ازدواج با مرد مطلقه

  • پدرم راضی به این ازدواج نیست
    • پرسش:
      دختری هستم 20 ساله دانشجوی روان شناسی هستم  حدود سه ساله با مردی دوست هستم که ده سال تفاوت سنی داریم و قبلا طلاق گرفته من  اشنایی کامل با خانوادش دارم و میدونم مقصر زنش بوده در طلاق . ولی مشکل اینجاس الان که برای خاستگاری میخواد بیاد پدرم قبول نمیکنه چون طلاق گرفته بوده ولی من علاقه ی شدیدی بهش دارم حتی اینقدر دوسش دارم که اصلا یادم میره زن داشته ولی از یچیزی میترسم اونم سنشه میترسم در اینده به مشکل بخوریم با اینکه 30 سالشه رفتاراش مثل یه پسر 20 ساله میمونه خیلی شاده خیلی شیطونه  درصورتی که من اصلا شیطون نیستم ولی بازم ته دلم میترسم توروخدا کمکم کنید نمیدونم چه راهی درسته چه راهی غلط

      پدرمو چیکار کنم چجوری راضیش کنم  ؟
       به نظرتون توی سنش به مشکل میخورم ؟

      پاسخ:

      در مورد اختلاف سن بین شما و آقا، اختلاف زیاد نمی باشد و جای نگرانی نیست. در صورتی که از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت های فاحشی وجود نداشته باشد. که برای شناخت بیشتر این ملاک ها می توانید تست کتل را هر دو پر کنید و نتایج را مورد تفسیر قرار دهید یا آزمون نئو که ویژگی های شخصیتی را مشخص می کند.

      در جامعه ی ما، خانواده نقش پررنگی دارد و حضور اعضا خانواده و رضایت و ارتباط آنها در فرآیند ازدواج فرزندان امر مهمی به شمار می رود.از اینرو دوستی هایی با قول ازدواج که بدون اطلاع خانواده است در بیشتر موارد با این مشکل مواجه می شوند. تصور کنید پدر و مادری که با زحمت و مهر فراوان فرزندشان را سالها پرورش دادند و حتی خیال بافی آن روزهایی را کرده اند که در انتخاب و مراسم ازدواج فرزندشان سهم داشته باشند و بهترین اتفاق و خوشبختی را برای فرزندشان رقم بززند ..ولی  چنین داستانهایی این آرزوها را نقش برآب می کند.مطمئنا پدر محترم شما تجربه گرانقدری دارد، مویی سفید کرده و خطی بر پیشانی انداخته .در سالهای عمرش انسانها و مردان بیشتری از شما را دیده و تجربه ارزشمندی دارد، مخالفت او بی حکمت نیست و چیزی جز خوشبختی برای فرزندش نمی خواهد.شما دو را پیش رو دارید یا تسلیم خواست والدین شوید و به احترام آنان قید این رابطه را بزنید یا اینکه آنها را راضی به پذیرش این ازدواج کنید.ولی اگر والدین شما با زور و اجبار تن به درخواست شما دهند، فردا روزی اگر مشکلی در زندگی مشترکتان پیش آید، این حرف را زیاد خواهید شنید” که خودت اصرار کردی و خودت این انتخاب را کردی”، مهمتر از این اینکه چه خوب است فردی که به عنوان همسر شما و داماد وارد خانواده شما می شود مورد پذیرش و احترام کمال و تمام از طرف خانواده شما باشد نه اینکه به او به عنوان وصله ناجور نگاه کنند. پیشنهاد می کنم مدتی رابطه عاطفی را با این آقا قطع کنید تا به شناخت بهتری در تصمیم گیری برسید و از هیجانات شما کاسته شودو اگر تصمیم به انتخاب گرفتید حتما از مشاوره پیش از ازدواج بهره ببرید.

      منبع
  • ازدواج با مردی که قبلا ازدواج ناموفق داشته درسته؟
    • پرسش:

      من دختری 34 ساله هستم پدر و مادرم فوت کرده اند و تقریبا تنها زندگی می کنم و از برادرم حمایت مالی  دارم و خود نیز حقوق نه چندان خوبی به عنوان متمری پدرم را دریافت می کنم بسیار علاقه مند به تشکیل زندگی و داشتن خانواده گرم و پر محبت دارم تا کنون به دلیل مشکل پوستی که داشتم (ویتیلیگو)چند خواستگار بسیار خوب رارد کردم و اکنون آن مشکل پوستی رفع شده است اما دیگر از آن موقعیت های عالی خبری نیست اما  اکنون از طریق دوستان آقایی 39 ساله با هیکل و قیافه ایی زیبا معرفی شده است اما ایشان قبلا یک ازدواج ناموفق داشته اند (خیانت ) همسر و بعد از هفت ماه زندگی جدا شده اند و یک بچه از خانوم شان جدا شده اند و خانه مسکونی خود را به ازای مهریه داده اند و بچه شان هم با خانوم سابقشان می باشد  اما من در ازدواج با این آقا به دلیل ازدواج ناموفق و حضور بچه  و همچنین عدم یک شغل تقریبا باثبات ( فروش لوازم لوله کشی) دچار تردید شد ه ام و نمی دانم  واقعا چه کار کنم لازم به ذکر است ما تنها از طریق چت تلگرامی بسیار جززیی در حد سلام و احوالپرسی صحبت کرده ایم و حتی یک تماس تلفنی ندشته ایم لطفا جهت پرسیدن نوع سوال از این آقا و شناخت بیشتر ایشان و سایر مسایل مطرح شده کمک فرمایید

      پاسخ:

      شما از طریق مشاوره پیش از ازدواج پیش روید.
      اینترنتی راه مناسب برای انتخاب همسر نیست
      بهترین مراحل در ابتدا به شکل زیر است که بیان می کنم.
      مهمتر از دونفر در ازدواج اول خانواده است که باید از نظر شجره نامه/ ساختار خانواده/کیفیت و کمیت عاطفه در خانواده/اعتقادات دینی/سیاسی/روابط خانواده با افراد درجه 1و2/ موقعیت اجتماعی/تحصیلات و شغل اعضای خانواده/تفریحات و سرگرمی/ مرحله رشد و تکامل خانواده/وضعیت سلامت و بیماری/ حوادث و اتفاقات در خانواده /و… مهم است که باید بررسی و همخوانی داشته باشد . وبعد بیش از 20 ویژگی فردی طرفین باید بررسی شود و در نهایت نتیجه آزمون ها و در نهایت 4 گروه و نظر در مورد دو نفر طرح می شود ./ 1 ازدواج کاملا مثبت/2 کاملا منفی /3 نسبتا مثبت /4 نسبتا منفی // روند کار مصاحبه بالینی /آزمون /تفسیر آزمون و مصاحبه بالینی و نظر درمورد وضعیت ازدواج.به 4مورد بالا که ذکر کردم.

      شما همسری را برگزینید که بتوانید به او اتکا کنید . با آیا و اگر زندگی را شروع نکنید

      منبع

       

  • نمی‌دونم در جواب خواستگاری که تا حالا دو بار ازدواج کرده چی بگم؟
    • پرسش:
      دختری متولد مهر61هستم سال 91عقد کردم و بعد 7ماه جدا شدیم.و بعد از آن خواستگار آنچنانی نداشتم حالا پسری از آشناهای دوستم به خواستگاری اومده که یکبار عقد بوده و جدا شده و یکباره باهم رفتن زیر یک سقف و جدا شدن.سیگار میکشه و یکبار بخاطر مهریه خانومش رفته زندان.نمیدونم باید بهش اجازه بدم بیاد خواستگاری یا نه؟ ضمنا ساکن روستا هم هستم و لیسانس مدیریت دارم و خواستگارم زیر دیپلم هست.
      حقیقتش من از سیگار خوشم نمیاد و اینکه دوباره تا حالا ازدواج کرده میترسم ودرکنار این موضوعات میترسم خانواده ام مجبورم کنند به ازدواج؟کمکم کنید
       پاسخ:
      خواهر بزرگوار ازدواج بعنوان اساسی ترین و بزرگترین تصمیم زندگی افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
      سعی کنید با انجام تحقیقات درست و تطبیق دادن معیارهای خودتون از ازدواج و شرایط خواستگارتون تصمیم بگیرید.با توجه به تجربه ای که از زندگی گذشته خود دارید سعی کنید با دقت و حساسیت بیشتری نسبت به این مساله برخورد کنید.
      برای ازدواج و انتخاب شریک زندگی نظر و موافقت خود فر اهمیت خاصی دارد و خانواده و اطرافیان بیشتر نقش مشورتی دارند.سعی کنید با صحبت کردن با خانوادتون و بیان دلایلتون برای مخالفت با این ازدواج  و اینکه در شرایط فعلی قصد ازدواج ندارید رو مطرح کنید.و چنانچه باز پافشاری کردند از همراهی و کمک یکی از نزدیکانتون که بخوبی می تونن خانوادتون رو قانع کنند استفاده کنید.
      خواهر خوبم اگر میل به این ازدواج ندارید به هیچ وجه تسلیم خواسته دیگران نشوید.موفق و سرافراز و پیروز باشید.
      منبع
  • به خاطر شکست قبلی و تنهاییم این ازدواج به صلاحم هست؟
    • پرسش:
      دختری هستم 21 ساله که حدودا 3 سال پیش به شکل سنتی نامزد کردم با پسری که با هم اختلاف فرهنگی زیادی داشتیم بطوری که خودش و خانوادش خیلی سنتی فکر میکرون ولی خانواده ما نه به این اعتقاد دارن که زندگی زناشویی و مشترک دو طرفه هست و باید هر دو نفر در تصمیم گیری و غیره شریک باشن خلاصه 4 روز بعد از عقد به مشکل خوردیم یه سری مسائل مثل استمنا گرا بودنش و اینکه تظاهر به خوب بودن میکرد اما نبود اذیتم میکرد بعد از 6 ماه شدیدا بمشکل خوردیم و الان بعد از 3 سال کارمون به دادگاه رسیده
      تو همین مابین با کسی اشنا شدم که اول به عنوان همسر دوستم شناختمش و بعد از رفت و امد بیشتر فهمیدم که 2 ساله طلاق گرفتن و فقط به خاطر یه سری مسائل مالی که باید حل بشه تو یه خونه هستن با دختر 10 سالشون
      بعد از 1 ماه که فهمیدم جداشدن.بهم ابراز علاقه کرد در حظور زن ثابقش چون تموم شده بود
      من هم که احساس تنهایی میکردم قبول کردم الان 4 ماه میگذره و تو این مدت 1 بار اون 1 بار من خودکشی کردیم سر اینکه قهر کردیم و خواستیم همدیگرو ترک کنیم ادم مغروری هست و یه مقدار خودخواه بد دلی هم یکم داره و تو این مدت رفتارایی ازش دیدم که حاکی از شکاک بودنش بود
      و حالا میخوام بدونم با این شرایط که یه دختر 10 ساله داره و 32 سالشه و من 21 سالمه و خییییلییییی زیاد بهش علاقه دارم و احساس میکنم که اونم همین حس رو داره من باید چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید
      پاسخ:
      هویت شما تا 25 سالگی در حال تغییر است و لی فرد مورد نظر شما هویت او ثابت شده است 2/ شما الان انتخاب و مراجعه تون به خاطر تنهایی و رهایی از این موقعیت است نه خود ازدواج و عمل دارید همان خطای اولی را به شکل دیگر انجام می دههید 3/ نشانه هایی که در فرد مورد نظر بیان کردید نیاز به مراجعه به متخصص دارند و واقعا قابل تغییر نیست چون هویت ایشون شکل گرفته و شما بعد از چند ماه به مشکل بر خواهید خورد.به نظر من رجوع به یک متخصص می تواند به شما کمک کند
      منبع
  • با خواستگارم 19 سال اختلاف سنی داریم
    • پرسش:

      دختری هستم 24 ساله ،نوازنده و دانشجوی رشته برق … مدت سه سال هست با مردی آشنا شدم که بسیار از لحاظ روحی با من مطابق هستند. و یک سال هست که با قصد آشنایی برای ازدواج با هم دوست هستیم. ایشون مرد بسیار خوش اخلاق و فهمیده و درستکاری هستند…  اما نوزده سال از من بزرگترن. یک ازدواج ناموفق داشتن و فرزند ندارن.  مردد هستم !  از طرفی من تا به حال نتونستم با کسی دوست باشم و با اینکه پسرهایی که سر راهم بودن آدمهای خوبی بودن اما من سخت گیر هستم و روحیات خاصی رو از طرف مقابلم توقع دارم ، که این آقا توقعات من رو تا حد خیلی خوبی برآورده میکنن و حرف دل من رو میفهمن… تفاهم ما باعث علاقه مندی ی ما به همدیگه شده.. اما همه من رو ازین اختلاف سنی میترسونن!  اختلاف سنی که هیچ خللی تا به حال در رابطه ما ایجاد نکرده… با توجه به اینکه ایشون بسیار منعطف هستن و به اصطلاح دلشون هم جوونه.

      پاسخ:

      رعایت فاصلة سنی مناسب در ازدواج از دو نظر دارای اهمیت است یکی از نظر روانی و دیگری از نظر فیزیولوژیکی.

      از نظر روانی، فرضاً ازدواج یک مرد میان‌سال با یک دختر جوان به‌دلیل تفاوت فاز روانی ممکنه اون خوشحالی لازم رو نداشته باشند. چراکه انسان‌ها از نظر روانی در سنین مختلف دارای ویژگی‌های متفاوتی هستند و اگر این فاصلة سنی در انتخاب همسر رعایت نشود دیر یا زود به‌علت عدم ارضای نیازهای روانی، زن و مرد دچار اختلاف شده، از سوی دیگر مرد میان‌سال برای ارضای نیازهای همسر جوانش مجبور به تظاهر جوانی و رفتارهای نامناسب با سن خود می‌شود که نتیجه‌اش انحراف از مسیر طبیعی زندگی است.طرفین در دو دنیای متفاوت جوانی و میان‌سالی هستند، علاوه بر جنبه‌های روانی و عاطفی، ارضای غریزة جنسی نیز مسئلة مهمی است. بنابراین، زن و شوهر از نظر عقلی، فیزیکی، تجربی، جنسی و هیجانات روانی و حتی در بیشتر رفتارهای اجتماعی و اخلاقی باید نزدیک و هماهنگ باشند تا اختلافات فکری، به‌وجود نیایند.

      باید بین سن زوجین تناسب منطقی و قابل توجیهی وجود داشته باشد و این فاصلة با درنظرگرفتن موقعیت جغرافیایی، عوامل فرهنگی و اجتماعی متفاوت خواهد بود

      در مجموع به نظر من دوست عزیز ,  چون این اختلاف بالای ده سال است، می تواند سبب بروز بعضی مشکلات شود، چرا که شما در دو دوران متفاوت از رشد سنی و روانشناسیک قرار داشته و بالطبع خواسته ها و انتظاراتتان می تواند متفاوت باشد.

      منبع

  • آیا امیدی به ارتباط با همکارم داشته باشم ؟
    • پرسش:
      من از یکی از همکارام خوشم امده بود وبه شکل غیر مستقیم به ایشان توجه می کردم و او هم با رفتارش  نشان میداد تا اینکه   بعد از یکسال ارتباط و رد و بدل شدن پیام های کاری وکمی عاطفی تصمیم گرفتم یک پیام عاطفی بدهم که  او  بعد از چند ساعتی جواب داد که تو مثل خواهرم هستی و به خاطر همکار بودن مان نمیخام سوء  برداشتی بشه . من هم ازاین پیامش احساس  خیلی بدی پیدا کردم و فهمیدم هدفی ندارد و تصمیم گرفتم که دیگه بهش پیام ندم در حالیکه همجنان او را دوس داشتم  تااینکه بعد از دو هفته خودش یک پیام ادبی داد و من جوابی ندادم. و بعد یک ماه برای کاری  به او پیام دادم . وارتباط ما شروع شد و به من گفت متاهل است ولی کارشان به دادگاه و پرداخت مهریه کشیده شده است ولی با این حال از زنشو میخاد و از من ارتباط دوستی و عاطفی میخاست که من قبول نکردم و دوباره ارتباط مان را قطع کردیم ولی هردو همچنان تمایل داشتیم و او بعد از دو ماه پیام میداد  و میخاست که با من حضوری صحبت کند  ولی موضوع صحبتش را نمی گفت  ومن به او  ااگفتم هدفت سو ء استفاده است  که  ناراحت شد و ارتباطش را نزدیک به یک سال است که قطع کرد و پیام داد که به دلیل پیچیدگی های زندگی هست ایا امیدی به این ارتباط هست یانه؟
       

      پاسخ:

      شما از شرایط خودت توضیح زیادی ندادی ولی احتمالا دختر خانم مجردی هستی که در شرایط ازدواج. و این آقا یک زندگی بلاتکلیف با چالش های متعدد. شما بخاطر شرایط مجردی فرصت های مناسبی خواهی داشت برای یک انتخاب مناسب و تشکیل خانواده خوب و ایشون متعلق به زندگی هست که اصطلاحاً پا در هواست و هنوز مشخص نیست به چه سرانجامی خواهد رسید  پس با درایت فرصت انتخاب درست برای ازدواج رو از خودت برای یک دلبستگی واهی سلب نکن و نه به ایشون پیامی بده و نه پاسخگوی پیام و توجهش باش تا آینده بهتر برات رقم بخوره در پناه حق.
      منبع
  • با مردی که تصمیم داره زنشو طلاق بده دوست شدم
    • پرسش:
      دختر مجرد 29 ساله ای هستم که با مرد متاهل 33 ساله ای در ارتباطم ، هر دو مهندس معمار هستیم و شاغل و به سبب همکاری با هم آشنا شدیم و در ارتباطیم با اینکه بارها خواستم این ارتباط قطع کنم اما از جانب ایشون اسرار به ادامه ارتباط بوده و در ضمن ایشون از زندگی زناشویی که دارد اصلا رضایت ندارد و همیشه از اول به من میگفت من میخوام از همسرم جدا بشم و با تو ازدواج کنم و خیلی برام وقت میزاره و میشه گفت با تمام بی توجهی من باز هم کوتاه نمیاد!!! و لازم به ذکر ایشون فرودین سال 93 ازدواج کردن و 2 سال قبل هم عقد کردن و من شناسنامه ایشون دیدم و مطمئن هستم که ازدواج کردن… و به من میگن که برای فرار از خونه ازدواج کردم و برای همین ازدواج سریع و بدون علاقه و دوست داشتنی کردم ، ما حدود 5 ماه با هم در ارتباطیم و متوجه شدم تو این مدت خیلی از لحاظ مالی به خانواده همسرش وابسته هست!!… من میدونم کارم اشتباه اما  نمیدونم چی کار کنم و تا حدودی هم به ایشون علاقمند شدم!!!! ممنون میشم اگه راهنماییم کنید.
       
      پاسخ:
      دوست عزیز،این خیلی خوب است که میدونید کارتون اشتباهه ،چون بهتر می توانید بر راه حل تمرکز کنید .
      .شما می توانید با علم به اینکه مسیرم ،مسیر اشتباهی است پیش بروید ،اما باید جریمه های ان را بپردازید ،باید مسولیتش را بپذیرید و به خاطر داشته باشید که دراین مسیر جسم و روان ارزشمند خود را سرمایه گذاری می کنید .
      یا اینکه وارد این مسیر نشوید و هیجان رفتن به این مسیر اشتباه را مدیریت کنید.با وجود علاقه ای که به وجود امده ،نرفتن سخت است ،اما رنج و سختی ان را تحمل کنید تا قوی شوید ،چون بعد از تحمل ان می توانید مسیرهای دیگری را انتخاب کنید ،مسیرهایی که جسم و روانتان کمتر اسیب ببیند .
      منبع
  • مطمئن نیستم که می‌توانم از فرزند خواستگار مطلقه‌ام نگهداری کنم
    • پرسش:
      خانمی 31 ساله هستم که حدود2 سال پیش از همسرم جدا شده ام با مردی به مدت 8 ماه است که آشنا شدم و قصد داریم ازدواج کنیم  که ایشان نیز مدت 3 سال است که از همسرشان جدا شده اند و یک پسر 6 ساله دارند که تا یک ماه پیش پسرشان با مادرش زندگی میکرده ولی الان مادرش به دلیل ازدواج بچه را به ایشان سپرده  وقتی در مورد این قضیه و نگهداری از  بچه با او صحبت میکنم ناراحت و عصبی میشود و من هم هنوز مطمئن نیستم  که توانایی نگهداری از یک پسر بچه 6 ساله را دارم یا خیر البته خودشان عنوان میکند که خیلی بچه آرام و مودبی هست ولی واقعا نمیدانم چطور متوجه شوم که میتوانم  این مسئولیت را قبول کنم یا نه . با توجه به این مسئله که خیلی هم روی بچه حساس هستند و این خودش حس حسادت من رو خیلی تحریک میکنه .
      پاسخ:
      چون می خواهید ازدواج دوم را تجربه کنید،حتما جلساتی را پیش روانشناس بروید و مشاوره پیش از ازدواج دریافت کنید،
      اگر نسبت به مرد مورد نظرتان به شناخت کافی برسید و احساس کنید کفویت لازم و ملاک های مورد نظر شما را دارد و توانایی حمایت عاطفی و… را در زندگی از شما بعمل می آورد ،بعد می توانید در مورد فرزندش بیاندیشید!
      بگذارید صریح باشم،فرزند ایشان ،یک بچه طلاق است که آسیب روحی خورده و خلا مادر را در زندگی اش احساس کرده،مطمئنا حمایت،همراهی و صبر زیاد شما را طلب می کند که بتوانید ،او را التیام باشید و زمانی شما این انرژی را در خود خواهید داشت،که رابطه ایی خوب و عالی با همسرتان داشته باشید،پس اول در انتخاب مردتان دقیق شوید.
  • ازدواج با مرد مطلقه درسته؟
    • پرسش:
      می‌خواهم با پسری ازدواج کنم که بعد از دو سال عقد از همسرش جدا شده و از انجا که از یکی از روانشناسان شنیده ام که افرادی که طلاق گرفته اند با همان افراد طلاق ازدواج کنند بهتر است میخاستم بدونیم دلیل این حرف چی و ایا ازدواج با این طور افراد به صلاح است نکته دیگر این که برادر بزرگ این اقا پسر هم یکبار قبلا ازدواج کرده و طلاق گرفته اند و اکنون با همسر دومش زندگی خوبی دارد

      پاسخ:

      ازدواج زن مجردبا مردی که همسرشو طلاق داده بطورکلی هیچ مشکلی نداره و جزء ملاک های ازدواج هم نیست. اما اگر نسبت به ازدواج سابقشون تردید دارید و فکر میکنید که دلیلش چیزی غیر از اون چیزیه که ایشون مطرح کرده، شما می تونید با همسر سابقشون ارتباط برقرار کنید و علت جداییشنو از ایشون سوال کنید.اگر هم که مطمئنید اون آقا، صداقت رو به خرج دادن بازهم اشکالی نداره که شما با همسرسابقشون ارتباط برقرار کنید و از نزدیک ایشونو ببینید. البته در مورد ارتباط شما با همسرسابقشون، می تونید از یه واسطه قابل اعتماد بخواهید که محل زندگی همسرسابق اون آقا رو به شما بده.
      منبع
  • عاشق مردی شدم که ازدواج کرده و دو تا بچه داره
    • پرسش:
      من دختری سی ساله هستم با مدرک فوق لیسانس.عاشق مردی سی و پنج ساله شدم که ازدواج کرده و دوتا بچه داره.این اقا با همسر خود مشکلات زیادی داره وهردو خواستار طلاق توافقی هستن.این اقا در سن پایین ازدواج کرده و همسرش انتخاب خودش نبوده و بچه های ایشان یه پسر شانزده ساله و یه دختر سه ساله هستند.خانواده من هم خانواده ای سخت گیرند و همیشه حرف پدر بوده.میخواستم راهنمایی کنید چیکار کنم و چطوری به خانواده ام بگم من و این اقا عاشق هم هستیم و قصد ازدواج باهم داریم؟

      پاسخ:

      دلایل اشتباهی برای ازدواج کردن وجود دارند،

      شورش بر علیه والدین:

      تعارض با والدین، می تواند یکی از دلایلی باشد که فرد جوان را بسوی ازدواج سوق دهد. وقتی فردی در خانواده ای زندگی می کند که والدین او اهانت کننده و تحقیر کننده هستند، بنظر می رسد که ازدواج انتخاب موجهی باشد

      جستجوی استقلال

      -التیام یک ارتباط شکست خورده

      -فشار خانواده یا اجتماع به واسطه سن یا …

      -نیاز جنسی

      – احساس کمبود و تهی بودن

      -احساس گناه

      و..

      به نظر میرسد آقا برای فرار از آشفتگی ارتباط با همسرش و تعارضات فی ما بینشان و مشکلاتی که قادر به حلشان نبوده رابطه ایی را با دیگری برقرار کرده تا التیام بیابد یعنی در این ارتباط دنبال آرامش می گردد و فکر می کند که شروع یک رابطه جدید می تواند اضطراب او را کم کند در صورتی که او تکلیفش را با خودش و زندگی اش ،همسرش و فرزندانش و مسئولیت خودش در قبال آنها را هنوز روشن نکرده به دنبال رابطه دیگری است ! حتی اگر فردی طلاق بگیرد ما اجازه ازدواج دیگر را به سرعت به او نمی دهیم او به زمانی نیاز دارد تا از رابطه قبلی به صورت ذهنی و روانی جدا شود و خودشناسی کند بعد وارد رابطه جدید شود. حالا این آقا که هنوز درگیر رابطه خودش است  رابطه جدیدی را آغاز کرده و شما هم ناخوآگاه ، دلسوزانه پذیرای درد هایش شده اید و  خودتان فراموش کرده اید.

      اما خودتان چه! چیزهایی نگرانتان کرده؟ از برخوردهای پدر خسته شده اید؟ آینده چه می شود؟ به دنبال رهایی هستید؟ اما به هر قایقی نباید چنگ بزنید!

      شما تحصیلات عالیه دارید و فرد ارزشمند و توانایی هستید ولی کمی با خودتان غریبه شده اید! مردی با آشفتگی های حل نشده اش می تواند شما را هم آشفته کند! به نظر من، بهتر است بیشتر به سرانجام این رابطه فکر کنید.می توانید از نظر یک مشاور یا روانشناس که در حوزه زوجین تخصص دارد بهره ببرید.

      شما نیاز دارید خود را بیشتر بشناسید ،مشکلاتتات را با خانواده حل کنید نه از آنها فرار کنید .ازدواج اتفاق مهمی در زندگی شماست،نگران دیر شدن نباشید ،یک انتخاب درست شیرینی و خوشبختی به شما می دهد که جبران این سختی هاست و در این راه حمایت و همراهی خانواده را حفظ کنید.

      منبع

InstagramTelegrammaghalat