اعتیاد به اینترنت و موبایل

  • همسرم مدام تو شبکه‌های اجتماعیه
    • پرسش:
      25سالمه و 4 ساله ازدواج کردم ، همسرم مدام در شبکه های اجتماعی میچرخه و تو سایت های غیر مجاز و تو گروه هایی که خانم ها هستند بی حجاب و… چند بارم در مورد این باهاش صحبت کردم ولی فایده ای نداشته حالا به نظرتون من چکار کنم که دست از این شبکه های غیر مجاز برداره؟

      پاسخ:

      دوست بزرگوار سعی کنید محیط خونه و زندگی رو براش زیباتر جلوه دهید و بیشتر اوقات رو با همدیگر باشید و تفریح و سرگرمی خودتون رو افزایش دهید و در یک محیط عاطفی و با آرامش در این مورد صحبت  کنید.مسلما اگر ایشون از فضای شاد و شیرین زندگی لذت ببرند کمتر وقت خودشون رو صرف شبکهای اجتماعی می کنند بهترین و بیشترین وقت خودشون رو صرف بودن با شما خواهند کرد.به شرط اینکه شما هم صبورانه و کم کردن حساسیت خودتون به این مساله و با آرامش و محبت روزافزون همسرتون رو همراهی کنید.
      منبع
  • ورود همسرم به شبکه‌های اجتماعی زندگی ما رو خراب کرده
    • پرسش:
      حدود ۱۴ سال است که ازدواج کر ده ایم تا قبل از ایجاد شبکه های  اجتماعی  زندگی خوب و روابط خوبی داشتیم از زمانی که  همسرم وارد شبکه های  اجتماعی و خانوادگی شدند . تمام توجه  ایشان فقط به این شبکه است . وقتی  باایشان  می خواهم همصحبت شوم  یا میگویم با هم بیرون برویم با بی میلی یا رد کردن  در خواست من سر گوشی رفته ودر مقابل اعتراض من که به من هم توجه کن. با من با تندی برخورد کرده و به مشاجره لفظی می پردازد که انها فامیل هستند و داریم صحبت مذهبی میکنیم وقتی تذکر  میدهم که همه انها مرد هستند با من به مشاجره شدید لفظی برخواسته که تو به من   تهمت میزنی و من مشکل ندارم و تو ادم دل سیاهی هستی در حالی که من با ارامش میگویم که این درست نیست که از اول صبح تا بعد از نیمه شب با مردان جوان فامیل چت کنی و برای هم پیغام و جوک وعکس بگذاری و به من که شوهر ت هستم بی محلی و تندی کنی .
      از شما عزیزان در این زمینه راهنمای میخواهم زیرا این موضوع دارد زندگی ما را به جای باریک میکشاند.

      پاسخ:

      این موضوع مشکل اکثر خانواده هاست در حال حاضر که هر کدام به صورتی از این روال گلایه مندند در بیشتر مواقع برعکس وضعیت پیشامده برای شما….
      اما عارضم حضورتان که مشکل غیر قابل حلی نیست در ابتدای امر پیشنهاد میکنم با آرامش و منطقی با وضعیت موجود همسرتون کنار آمده و خودتون رو هرچه بیستر از قبل بهشون نزدیکتر کنید و سعی کنید که وابستگی ایجاد کنید باهاشون
      به طرق مختلف شرایطی به وجود بیارین که به صورت طبیعی و اختیاری این مراجعه به شبکه های اجتماعی به حداقل برسه حالا با دعوت کردن میهمان و اطرافیان نزدیک خودشون که بیشتر سرگرم کار خونه بشن تا شبکه های اجتماعی و در قدم دوم اگه فرزندی ندارین بهترین و موثرترین راه حل حاملگی و بچه دار شدن همسرتون میتونه باشه در آخرین مرحله اگه با وجود بچه و سایر پیشنهادهای مطرح شده تغییری در رفتار و عادت ایشون به وجود نیومد تنها راه حل منطقی و پیشنهادی از لحاظ روانشناسی مقابله به مثل میباشد
      که شما هم خودتون رو به شبکه ها گروههایی که اکثر اعضای اونا خانم باشن عضو کنید و به صورت غیر محسوس و کاملا طبیعی در کنار ایشون مشغول گپ و گفتگو بشین حتی اگه مقدور باشه با یکی از آشنایان با هماهنگی قبلی به رابطه خیلی نزدیک بپردازید تا حدی که همسرتون خودش رو در موقعیت شما حس کنه و احساس خطر کنه در این حالت بهترین زمان گفتگوی متقابل و انتقاد از رفتار ایشونه که مورد پذیرش واقع میشه
      پیشنهاد میکنم موقعیتهایی به وجود بیارین که مجبور به انتخاب و ترجیح بشن و از بین شبکه های اجتماعی و پیشنهاد شما به اختیار خودشون پیشنهاد شما رو انتخاب کنن
      روابط زناشویی و جنسی هم به عنوان آخرین راه حل پیشنهاد میشه که شما هم با دوری از روابط جنسی میتونید به عنوان یک اهرم فشار از اون استفاده کنید و با هماهنگی یکی از اعضای خانواده به صحبت با ایشون بپردازه و این سردی رفتار شما رو به عنوان یه تهدید برای زندگیتون به همسرتون گوشزد کنن به طوری که به صورت کاملا جدی و محسوس احساس خطر کنن و خودشون به اصلاح رفتار خودشون اقدام کنن و به طرف شما بیان به طوری که اعتماد و احساس به سختی بدست بیارن که واسشون غیر قابل مقایسه باشه با تمام تفریحات موجود دنیا
      در انتها براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی دارم
      منبع
  • خیانت همسرم داره افسردم می‌کنه
    • پرسش:

      خانمی 31 ساله هستم و یه دختر 11 ماهه دارم. من و همسرم حدود 5 سال است که ازدواج کردیم. چند ماهی است که همسرم تمام وقتی که در منزل هست سرش تو گوشیشه، خیلی کنجکاو شدم ببینم اون تو چه خبره که دیگه توجهی به من و بچمون نداره. یه روز که حمام بود گوشیشو چک کردم دیدم در تلگرام با دوست دختر اسبقش که قبل ازدواجمون 4 سال باهاش دوست بوده و به گفته خودش فقط سکس پارتنرش بوده کلی صحبت و عکس ها و فیلمهای پورن و درد و دل و … 2 دختر دیگه هم بودن که نمی شناختم و خلاصه تمام حرفهایی که می تونست با شریک زندگیش بزنه با دیگران می زنه و این ماجرا همچنان ادامه داره، من به این فکر می کنم وقتی همسرم این قدر راحت در مورد مسائل پورن با دوست دختر اسبقش صحبت می کنه احتمال زیاد هنوز با هم سکس دارن و این خیلی برای من سنگین هست . هر چی من فکر می کنم که مشکل کجای کاره متوجه نمی شم. من واقعاً همسرم و دخترم رو دوست دارم و نمی خوام زندگیمون به هم بریزه. با وجود سختی هایی که بزرگ کردن بچه داره من سعی کردم توجه و محبتم به همسرم کم نشه ولی نتیجه عکس داده. گاهی اوقات فکر می کنم من زیاد از حد برای زندگیمون انرژی گذاشتم و به قول قدیمیا خوشی زده زیر دل همسرم. یکبار خواستم باهاش در رابطه با اینکه تا دیر وقت سرش تو گوشیشه صحبت کنم و لی اون گفت حوصله دعوا نداره و بگو مگو شد و حسابی دعوا کردیم. من دارم افسرده می شم و واقعاً دیگه نمی دونم چیکار کنم.

      پاسخ:

      شما بدون اشاره به چت کردن همسرتون محترمانه از ایشون بخواهید که زمان بیشتری برای شما و فرزندتان بذاره.وقتی‌ براتون صحبت می‌کنه خودتون رو مشتاق نشون بدید .مردان دوست دارند تاید بگیرند تا احساس قدرتمندی کنند.مقایسه و سرزنش نکنید .و به کمترین محبتی که می‌کنه تشکر کنید .به بهداشت و روابط جنسی تان اهمیت بدید .زمانی‌ فرزندتو نزد اقوام بذارید تا گاهی‌ با همسرتون تنها باشید  .به روانشناس مراجع کنید تا اصول رو به هر ۲تا آموزش بدهند.

      منبع

  • شبکه‌های اجتماعی همسرم را از ما دور کرده
    • پرسش:
      زنی هستم ۲۹ساله و دارای دو فرزند حدودا ۷ساله ازدواج کردم همسرم توی منزل زیاد حرف نمیزنه با بچه ها هم بازی نمیکنه  خیلی عصبی شده و اصلا حوصله سرو صدای بچه ها رو و حتی من نداره با وجود شبکه های اجتماعی ک این روزا با تلفنای همراه فراوون شده روز ب روز همسرم داره بدتر هم میشه  حتی ساده ترین جواب و با صدای بلند ب من میده, شدیدا احساس کمبود محبت از جانب ایشون و فشارای عصبی از سمت خودم هستم  ب هیچ عنوان هم مشاور یا روانپزشک رو قبول نداره  خیلی تلاش میکنم برای اینکه زیاد فکر و خیال نکنم و بیخیال باشم اما نه میتونم نه قادر ب بیخیالی هستم از یطرف هم برای بچه هام با وجود رفتار پدرشون نگران هستم
      پاسخ:
      این مسئله پناه بردن همسر شما به گوشی، اینترنت و شبکه های اجتماعی میتونه یکی از خلا های ایشون در ارتباط عاطفی و روحی با شما به عنوان همسرش باشه از اینجایی که شما فرمودید در مدت 7سال ازدواج دارای دو فرزند شدید مشخصه که فرصت کمی برای باهم بودن زوجین برای داشتن خلوت و داشتن روابط عاطفی، کلامی، همدلی و همصحبتی با یکدیگر رو داشته باشید پس همسر شما وقتی میدید شما نقش همسرتون فدای نقش جدید و پر مشغله مادری داره میشه کم کم این کمبود و خلا براش دنبال راه فراری بود تا بتونه جایی پر کنه از این به بعد سعی کنید بیشتر به او نزدیک شوید نقش های همسری خود را پر رنگ تر کنید وقت بیشتری برای رسیدن به خود، صحبت کردن با او و پرداختن به نیازهای عاطفی و جنسی وی بپردازید حتماً همسر شما به زندگی، بچه ها و شما توجه بیشتری خواهد داشت. زندگی شیرینی داشته باشید.
      منبع
  • به همسرم شک دارم
    • پرسش:
      خانمی هستم 35 ساله، 13 سال هست ازدواج کرده ام ،یک دختر 9ساله دارم، چندین بار به همسرم شک کردم با چشمان خود چیزی ندیدم ،ولی چند بار پیامهایی از جانب خانم دیدم که گفتن ایشون همکارمه……بعد مدام با موبایل سرو کار داره البته بعد از گفتن من این کار رو کمتر کردن و جلوی چشم خودم موبایل دست میگیره ولی حسم حس بدیه، چندین بار بهشون گفتم قبول نکرده و گفته قبلا سر و گوشم میجنبید، ولی الان نه، یا فلان دختر بهم گیر داده بود من گوش ندادم ………الان چه کنم تعقیب کنم تا مطمین بشم ،یا بیخیال بشم و در کل من آدم حساسی هم هستم و نوع تعقیب چطور باشه چون محل کارشان دوره با تشکر.
      پاسخ:
      همانطور که خودتون فرمودید آدم حساسی هستید و اگر همینجور به حساسیتون ادامه بدهید در مدت کوتاهی تبدیل به وسواس فکری و اختلال افکار منفی و پارانويا خواهید شد که بسیار آسیب زا خواهد بود. با اعتماد به همسر و راهکارهای روابط عاطفی، ارتباطی مناسب سعی به نزدیک شدن به ایشون داشته باشید نه تعقیب و گریز و دزد و پلیس بازی چون شما دنبال گرفتن مجرم و مچ گیری از همسرتون نیستید باید کمک به بهبود رابطه با همسر و قشنگ تر شدن زندگی مشترک تون باشید شاد و موید باشید.
      منبع
  • همسرم با خانم‌ها زود و خیلی صمیمی میشه
    • پرسش:

      دختر 26 ساله هستم که مدت 2سال است که ازدواج کرده ام.همسرم 36 ساله است.از اوایل ازدواج متوجه روابط اجتماعی بالایی که همسرم داشت شدم ولی اذیتم نمیکرد.تا اینکه به طور اتفاقی صحبت اون رو با دوست خانم زمان دانشجویی اش شنیدم.صمیمی صحبت میکرد ولی حرف آلوده ای توی رابطه نبود.او با خانوم ها سریع صمیمی میشود و آنها را تو خطاب کرده و با اسم کوچک بدون لفظ خانم خطاب میکنه.با دخترهای فامیل گاهی وقتها که احساس صمیمیت میکنه شوخی های لفظی بدی میکنه و حتی با دوستهای من سریع صمیمی میشه.این مساله خیلی من رو ناراحت میکنه طوری که حس حسادت نو تحریک میکنه و باعث میشه توی مهمانی ها بهم خوش نگذره.از طرفی دایم با موبایلش توی شبکه های اجتماعی خیلی فعاله و یکی دوبار چت اونو با دوستهای خانم دانشگاهش که مجرد هستن دیدم.میگه با اونها راجع به مسایل سیاسی حرف میزنه و این اتفاقا باعث شده که هربار موبایلشو دستش میگیره شک میکنم و این حس خیلی منو اذیت میکنه.من همسرم رو دوس دارم و میخوام این حس برطرف شه.شما چه راهنمایی به من میکنید؟

      پاسخ:

      دوست عزیز، قسمتی از رفتار همسر شما به شخصیت اجتماعی ایشان برمیگردد ولی نوع برقراری ارتباط ایشان باید مورد دقت خودشان قرار بگیردو متذکر شوید که ازدواج در حقیقت تعهدی برای ما ابجاد میکند که صمیمیت با هر جنس مخالفی را مورد سوال قرار میدهد .شما به سو تفاهمها دامن نزنید ولی ازچهار گام بیان قاطعانه در ارتباط موثر استفاده کنید.1-بیان موقعیت بصورت عینی بدون برچسب زنی به همسرتون یا طرف سوم ماجرا 2-بیان احساس من (یعنی احساس واقعی خودتان بدون متهم کردن دیگری درایجاد آن احساس) 3- دلیل احساس من 4- خواسته قلبی من . این گامها را میتوانید با کمک یک روانشناس بیاموزید ودرزندگی به کاربندید.
      منبع
  • همسرم گوشیشو از من قایم میکنه
    • پرسش:

      مدتی است همسرم گوشی موبایلشو ازم قایم می کنه برای گوشبش رمز گذاشته و  اگه احساس کنه دارم به گوشیش نگاه میکنم از صفحه خارج  میشه و بی هدف تو گوشیش می چر خه بهش گفتم که این کار باعث شده حساس بشم اما گوشش بدهکارنیست هر وقت توی گوشیش وارد میشه هزار جور فکر توی ذهنم میاد یه بارم که غافلگیر شد سریع همه چیو پاک کرد و نذاشت گوشیشو ببینم این مسئله به همراه چند دروغی که ازش شنیدم خیلی ذهنمو مشغول کرده باید چیکار کنم؟

      پاسخ:

      آنچه مهم است در روابط زوجن ما باید دیدگاه های خود و انتظاراتمان و از آنچه خوشحالیم و ناراحت به صورت روشن بدونه کنایه بیان کنیم نه آنکه با کنترل بخواهیم به خواسته هایمان برسیم . در این مورد شما کنترل جواب عکس می دهد.

      منبع

       

  • همسرم تو شبکه های اجتماعی با دخترهای مجرد اختلاط میکنه
    • پرسش:
      50سال دارم سی ویک ساله پیش ازدواج کردیم شوهرم یک سال وچهارماه ازم بزرگترند. دکترا دارن وطبابت میکنن. منم تاکارشناس ارشدادامه دادم .الان دبیرم .
      سه تادختردارم فقط اخری مجردودانشجواست .

      ازاوایل ازدواجمون شوهرم ازم خیلی ایراد میگرفتن  ایشان خیلی ایده ال گراهستن تواین سی سال هیچ وفت از زندگیش ودختراش اظهار رضایت نکردند.وقتی صحبت میکنن خیلی خوب صحبت میکنن اما زمان عمل گفته های خودشو عمل نمی کند.این مصراع (.دوصدگفته چون نیم کردار نیست).دقیقادرمورد ادمای مثل ایشون صدق میکنه
      خلاصه همبشه اظهار نارضایتی وانتقاد ازطرف اوبود ومداراکردن از طرف منو سه تادخترام. بعصی وقتا هم صبرمون تمون میشد به بحث وجدل واخرش کتک زدن  دخترا و در نهایت  به قهر ختم میشد.

      الان که بحمدالله  دوتا داماد خوب داریم دخترام هم از زندگی خدارو شکر راضی اند مرتب شوهرم سروگوشش میجنبد تووایبر با خانم های مجرد اختلاط میکندشبا تادیر وقت بیداریم  اغلب دعواهامون به این موضوع ختم میشه .ناگفته نماند شش ماه پیش یه خانم توزندگی شوهرم  بوده من بعدا فهمیدم مخفی اونوصیغه کرده بود .ولی خانمه شرط رفتن به خارج از کشوروخواست شوهرم قبول نکرده بود همه اینارو باکنجکاوی وبه طروق مختلف فهمیدم . حرف ش اینه میخام دوباره ازدواج کنم دنبال کیس مناسبم  این جمله ها رو وقتی اعتراض میکنم که چقدر باوایبری کم حرفی  میزنه
      الان دیگه بهش اعتماد ندارم. مرتب کنترل  نامحسوس میکنم بعضی وقتا اعصابم نمیکشه  دیوانه وار حمله میکنم باهاش تند حرف میزنم یا گوشیو ازش میگیرم .
      وبه شدت دعوامون میشه آدم صبوریم ولی دیگه نمیتونم تحمل کنم روز بروز بی احترامیا واهانتها بیشتر میشه به هیچ کدوم از خوهر وبرادراش نگفتم .ازتون راهنمایی میخواهم چکار کنم چه رفتاری داشته باشم خوبه .
      ممنون وتشکر.

      پاسخ:

      اول اینکه بهترین کار همین است که به اعضای خانواده نگفتید و درصورت امکان باید با متخصص همراه شوید .

      اما اینکه آنچه دارد اتفاق می افتد با خواندن این مطلب کمی مارا به سمت عملکرد خودمون سوق خواهد داد . لطفا بخونید .
      دیدگاه من بر اساس آسیب شناسی روانشناختی مبتنی بر خود  و محوریت مراجع محور می باشد.

      براساس اصل آسیب شناسی سه نکته ی اساسی را اگر ما بتوانیم در هر اقدام رعایت بکنیم طرح ما موفق خواهد بود هرچند که نقص هایی هم داشته باشد.
      1. چه کار بکنیم که آسیب به وجود نیاید.
      2. چه کار کنیم آسیب به وجود آمده را حل بکنیم.
      3. اگر نمی توانیم آسیب را حل بکنیم چه کار بکنیم که زمینه ی ایجاد آسیب در آینده نشود.
      و اگر این سه نکته ی کلیدی در تمام مراحل درمان مد نظر باشد اطمینان بر عدم آسیب را به ارمغان خواهد آورد.

      بر این اساس نگاه من این گونه است . امید وارم دانش من به دانش شما اضافه کند .

      دانش شما اضافه شود نگاه شما تغییر می کند.

      نگاه شما تغییر کرد در احساس و رفتار شما تغییر ایجاد می شود

      رفتار و عملکرد شما تغییر کرد در دیگرات ایجاد تغییر می کند بر اساس نوع رفتار و احساس تغییر یافته ی شما

      اگر در طف مقابل تغییر هم ایجاد نشود به شما آسیب وارد نمی شود.

      مثلا همسر شما تا وارد خونه می شود شما شروع به سوال و جواب می کنید و او هم به خاطر اینکه شما دائم سوال نکنید یا اینکه فکر می کند دارید کنجکاوی می کنید و می خواهد از زیر این مسئله شانه خالی کند با سوال شما شروع به داد زدن و اخم و تم که حوصله ندارم و…  حالا اگر شما او وارد خونه می شوید و از او استقبال و همنوازی می کنید و از سوال و جواب خبری هم نیست . مبینید بعد از مدت زمانی همسر شما خودش که وارد خونه می شود شروع به صحبت خواهد کرد و از مسائل برایتان بیان می کند و حتی در جایی شاید نظر هم بخواهد . واین رفتار چون به خواسته ی خودش ایجاد شده در مقابل دیگر آن احساس مورد سوال شدن وجود ندارد و داد و فریاد هم خبری نیست و اگر هر از گاهی به وجود بیاید به اصل رابطه شما آسیب نمی رساند.

      پس آنچه مهم است بر اساس تحلیل رفتار متقابل هر آنچه ما انجام می دهیم یا احساس است یا رفتار و یا هردو . و آنچه منبع آن است که به وجود می آورد . یا یک فکر یا یک خاطره  یا عوامل بیرونی یا عوامل درونی و آنچه باعث شکل آن می شود نیاز است اگر نیاز برآورده شود می خندم بوس می کنم . دعوت می کنم و… اما اگر نیاز بر آورده نشود . داد میزن / فحش می دهم / پرت می کنم / قهر می کنم / بهانه می گیرم و…

      پس با توجه به بیان شما با توجه به مسئله پیش آمده باید نوع عملکرد ما تغییر تا از این مرحله بحرانی به سلامت و بدون به وجود آوردن آسیب گذر کنیم. باید تحلیلی رفتار نماییم./صبر و گذشت دو طرفه داشته تا آسیب را به وجود نیاوریم

       

      خوب حالا فکر می کنم باهم همنظر باشیم و بتونیم بهتر تحلیل کنیم .
      همسر شما در وایبر چه نیازی را می بیند که در خانواده یا در هم صحبتی با شما دریافت نمی کند . این اولین چیزی است که باید شناسایی کنید .
      دوم اینکه آیا باید من در عملکرد / نگاه / افکار / پوشش /  بیانم // و… تغییراتی ایجاد شود یا نه . آیا در خود او تغییراتی باید ایجاد شود یانه ؟  آیا دخترم است که باید تغییراتی را در خود ایجاد کند ؟
      خب اگر همسر شما و دختر شما قرار باشد تغییر ایجاد کند شما نمی توانیید هیچگونه کاری برایشون انجام دهید مگر اینکه خودشون بخئاهند .
      اما خود شما بخواهید در خود تغییر ایجاد کنید بله می شود کاری کرد اما باز اگر دیگاه شما این باشد من می توانم کاری کنم نه!!!!  تنها کسی که می تونه برای خود شما یا هر فرد برای خودش قدمی بردارد فقط خودش است و خودش. اونهم شرط اساسی و اولش این است که خودش بخواهد .
      حالا پس من چه کاره ام من دانشم را می توانم اضاغه کنم و اگر شما تمایل به اضافه کردن دانش خود داشتید به دانشتون اضافه می کنید و موقعی دانشتون اضافه شد نگاه احساس افکار و عملکرد تغییر می کند و موقعی در شما تغییر ایجاد شد احتمالا در همسر شما تغییر ایجاد می کند و اگر نکرد آسیب نمی بینید . مثال بر اساس گفته ی خودتون.
      ببینید موقعی دانش شما اضافه شد  . شما دیگر گوشی ایشون را کنترل نمی کنید . موقعی گوشی را کنترل نکردید سوء ضن پیدا نمی کنید موقعی سوء ضن نبود اعتماد وجود دارد و چون اعتماد است درخواست شما بدون هیچ حالت انتقام / طلبکار بودن / شک و تردید بیان می شود و در نهایت همسر می پذیرد و اگر نپذیرف او را تحریک به انجام کارهی بدتر نمی کند . او را وا نمی دارد ببین من می کنم ببینم کی مرده بعد از 50 سال زندگی برایم تعیین تکلیف بکن و….
      از طرف دیگه تازه متوجه میشم هان درسته داما دارم اما این دلیل نمیشه من لباس این فرمی مثل اول ازدواج نپوشم . این دلیل نداره ما یک شب را دوتایی بیرون نریم / یا هتل نریم برای خودمون نباشیم /  یا نگاه من هم همه چیز یادم رفته و… تازه متوجه می شویم چقدر چیزها هست که وجود داره و ما نمی بینیم که این مسائل را به وجود می آورد .
  • موبایل تمام اوقات همسرمو پر کرده
    • پرسش:

      خانمی ۵۰ساله هستم همسرم۵۱سال داردسه دخترداریم دوتاشون ازدواج کردند. سومی دانشجوست۲۳سال دارد.
      همسرم جراح عمومی است بیشتر عمل های زیبایی انجام میدهد . مراجعین بیشتر همسرم خانم های بد حجاب وپولدار هستند. وهمچنین اغلب مخاطبین گوشی همسرم خانم ها هسنند. باهاش تماس میگیرند یا اس ام اس  میدهند یا تو وایبر باهم اختلاط میکنند و این مورد تمام اوقات همسرم را پر کرده طوریکه طول  روزبیش از ۳جمله  آن هم ضروری  بامن  حرف نمیزنه. وقتی اعتراض میکنم می گوید حرفی ندارم بگویم با وایبر بحث علمی میکنیم .مخاطبین وایبر یش عکس بی حجاب گذاشتندهنگام  گذاشتن  لیوان شربت وچای عکسشون به چشمم خورده است .این به از سی سال زحمت و جنگیدن  با مشکلات زندگی همسرم باحرف زدن بامن خسته شده آزار می دهد.چه راه کار برای بهبود اوضاع  پیشنهاد میکنید

      پاسخ:

      اولین و مهمترین نکته که توی حرف های شما وجود دارد فراموش کردن خودتون است . و دیدن دیگر خانمها به جای شما در نزد همسر تون . اگر درست دریافت کرده باشم و همین باشد . آنکه دارد شما را اذیت و آذار می دهد خودتون هستید به دلایل زیر

      1/ خودتون را حذف کردید

      2/ خودتون را دست کم گرفتید

      3/ برای خود هدفی را که پیش بینی کرده بودید. را کات کرده و دنبال نکردید

      4/ مسائل اساسی و مهمتر زندگی را رها کرده اید و به حاشیه ها وارد شدید

      5/ نوع نگاهتون به همسرتون را تغییر دادید

      6/ به دیگران بیش از آنچه که خود دارای ارزش و اعتبار دارید به دیگران ارزش دادید خصوصا بیماران همسر و در نتیجه شما در مقابل آنها خود را حذف نموده و این نگاه را هم به همسرتون انتقال دادید

      7/ خسته یک کلمه ی بسیار پیچیده است و اگر شما تحویلش بگیرید . ازبینتون می برد و آسیب جدی را خواهید دید . و اما اگر تحویلش نگیرید و به آن اجازه اظهار اندام ندهید جلوه ها و شادابی های شما روز به روز افزون ونه تنها برای خودتون بلکه برای دیگران را به ارمغان خواهد آورد .

      لطفا زمان دهید و در شناخت خود یک بازشناسی نمایید و همچنین با یک نگاه تاز ه از جانب یک بانویی که با ارزشی همچون شما مسائل را مرور کنید.

      منبع

  • با وجود داشتن دو تا فرزند به پسری مجرد علاقمند شدم
    • پرسش:

      من یک خانم 41ساله متاهل دارای دو پسر9و3ساله چندی پیش از طریق وایبر با پسر مجرد 31ساله اشنا شدم و از طریق صحبت وچت علاقه دو طرفه ایجاد شد که میخواست منو بیرون ببینه که من دیگه کات کردم. واو اصرار میکرد که حتی پیشنهاد طلاق از شوهر وازدواج با اون روهم داد.الان 4ماه از کات کردن من میگذره ولی به اون علاقه دارم ودلبسته شدم ونمیتونم فراموش کنم از زندگی با همسرم چندان راضی نیستم ولی به خاطر پسرام کنار میام. از طرفی ازدواج با پسر مجرد که 10سال ازمن کوچکتره عاقلانه نیست. ومشکلات عدیده میشه با دلبستگیم چکارکنم اون فعلا فقط قصد دوستی داشت.

       

      پاسخ:

      چقدر خوبه که شما با اینکه دلبسته شدین این آگاهی رو دارین که این رابطه عاقلانه نیست.

      استرس زندگی، مسئولیت فرزندان و گاهی بی توجهی های همسر همه باعث میشن ماها گاهی در دنیایی که در ذهنمون میسازیم به طور رویایی دلبسته بشیم تا کمی از افسردگی و اضطرابمون کم بشه. به احتمال زیاد در آغاز زندگی مشترکتون مشابه همین حسو نسبت به همسرتون هم داشتین که در طول مشکلاتتون در رابطه با همسر این دلبستگی کمرنگ شد و شما از آنجایی که یک زن هستین باید یک عشقی رو برای احیای  میل به زندگی در فضای ذهنی خلق کنید. ( زنها خلاقند و دوست دارند با عشق زندگی کنند )

      پیشنهادم این هست که به جای ملامت خودتون و تمرکز بر غیر طبیعی بودن این رفتار، روی یک کاغذ آسیبهایی که در زندگی عاطفیتون چه گذشته و چه اواخراتفاق افتاده و باعث شده شما به افراد خارج از زندگیتون برای خلق عشق پناه ببرید رو بنویسید و با یک مشاور راهکارهای مناسب دیگر رو بررسی کنید.

      در مرحلۀ بعد چیزهای خوبی که با این رابطه به دست خواهید آورد رو روی کاغذی دیگر بنویسید و رو بروی آن چیزهای خوبی که الان در زندگی دارین  و با این رابطۀ جدید اونها رو از دست میدین رو بنویسید وبعد تحت نظر یک روانشناس با بررسی دقیق نوشته هاتون یک تصمیم درست بگیرین.

      برخی روابط هم پل برگشت رو خراب میکنند و هم راه آینده رو.

      این حس زیبایی شناختی و عاشقانه رو  در مسیر سازنده تر مصرف کنید حتما برایتان بهتر از یک رابطه با عواقب مجهول هست.

       

      منبع

  • همسرم به موبایل و دیدن فیلم اعتیاد دارد
    • پرسش:

      همسر من40 ساله است و ما دو فرزند داریم مشکل من این است که ایشان بسیار به موبایل و بازی های آن و فیلم  خیلی اعتیاد دارد چه کار کنم…. تقریبا تمام زمانی رو که در خانه هست در حال بازی کردن و یا فیلم دیدن است.

      پاسخ:

      برای بعضی افراد آشنایی با تکنولوژیهای جدید و نرم افزارهای جدید آنقدر جذابیت پیدا می کند که مدت زیادی را غرق در آنها می سوند ولی بعد از مدتی این حس و علاقه فروکش می کند.و به وضعیت عادی برمی گردند.
      در عین حال به نظر من یکی از دلایل می تواند ساعت های  بیکاریهای زیاد باشد،شما می توانید فعالیت هایی را ترتیب دهید که همسرتان با مشارکت در آنها ارتباطش را با گوشی به ناچار کم کند.مثلا کاشتن گل،باغبانی،پیاده روی به همرا ه فرزندان ( برنامه پیاده روی منظم هر روزه) ،رفتن به سینما،شرکت در جلسات مذهبی،رفتن به طبیعت،پارک،ساخت کاردستی برای بچه ها ،بلند خواندن کتاب ،حتی مشارکت در امور منزل، اما توجه داشته باشید ،همه این درخواستها از همسرتان،با روی خوش،مهربان و مودبانه باشد،تبدیل به دستور نشود،چون اگر حالت لج بازی بوجود آید نتیجه ندارد،در نهایت در زمانی که سرحال و خندان است بدور از حضور فرزندان باآرامش بااو صحبت کنید و بگویید از این رفتارش( وقت صرف کردن زیاد با گوشی) ناراحت هستید و به عنوان یک پدر خوب اثر تربیتی بدی برروی کودکان می گذارد.توجه کنید باآرامش باشد تبدیل به تذکر پرخاشگرانه نشود.

       

      منبع

       

InstagramTelegrammaghalat