پنهان کاری همسر

  • آخرین نفری هستم که از مسائل همسرم مطلع می‌شوم
    • پرسش:

      خانمی هستم 35 شاله 11 ساله ازدواج کردم سه فرزند دارم یه موضوعی هست که همش ذهنمو درگیر میکنه واون اینه که چرا شوهرم اتفاقات یا خبرهای که از بیرون از خانوادهاش یا از دوستاش پیش بیاد من آخرین نفرم که باخبر میشم حتی چن بار پیش اومد در مورد مسایل پیش وپا افتاد رودرو با دوستامون پیش اومد که اونا فک میکردن من ماجرا رو میدونم اما سریع شوهرم پیششون میگفت زنم نمیدونه.
      حالا اگه من یه ماجرای از جانب خانواده من باشه اگه بهش نگم کلی جنجال به پا میکنه یا اگه بهش ماجرا رو بگم و بگم خواهشا به کسی نگواما به محض اینکه میره مغازه به برادرش یا مادرش میگه .
      نمیدونم چیکار کنم خودش چیزیو به من نمیگه
      میگه چون طرف دوست نداشت به کسی بگم ولی نمیدونم چرا حرفهای منو با اینکه میگم به کسی نگو سریع میگه خیلی بهش گفتم ولی نمیدونم چرا توجه نمیکنه.
      نمونش اینکه 5ساله پیش بهم میگه میخوام برم تهران برای مغازه خرید معلوم نیست چن روز بمونه .
      دو روز بعد فهمیدم دامادشو برده تهران قلب دامادشو جراحی کنن .من از همسایه شنیدم که چرا تهران رفتن .
      وقتی اومد گفتم چرا به من نگفتی میگه خواهرم ازمن خواست که به کسی نگم .گفتم چطور همسایه ها میدونستن من نباید بدونم تازه من زنت هستم میتونستی به من بگی ازمن قول میگرفتی که به کسی نگم .
      خودش هم میدونه حرفها پیش خودم میمونه.البته ازاین نمونه ها زیاد دارم.
      حالا برعکسش اگه من یه چیزی بدونم دیر بهش بگم کلی جنجال و جنگ و دعوا راه میزندازه
      چکار کنم لطفا راهنمایی م کنید؟

      پاسخ:

      حتما نیاز است برای عملکرد های همسرتون به یک روانشناس بالینی مراجعه نمایید.
      نکته ی دیگر این است که تعهد دوطرفه است و به هم ریختن همسر دلیل بر انجام آن عملکرد توسط شما نمی شود.

      منبع

       

  • همسرم رفتار مشکوکی داره که ازش سر در نمی‌یارم
    • پرسش:
      خانم متاهل دارای یه دختر دوساله و 27سالمه
      شوهر من 32و دارای شغل آزاد و یه آدم فوق العاده تودار هستش.حدیدا یه دوماهی میشه ک شب ها تا دیروقت یعنی تا 12شب میاد خونه یا سرشب میاد شام میخوره دوبار ه میره.هرجقدر هم سوال میکنم کجا میری چکار میکنی هیچی نمیگه.
      حالا سوالم اینه که چکار کنم ک وقتی سوال میکنم جواب قانع کننده بهم بده.
      واقعا نمیتونم پیش بینی کنم چکار میکنه چون همه کاراش غیرمنتظره هستش.یه سری هم یه کاری رو دوراز چشم من انجام میداد بعد گندش در اومد.
      توروخدا کمکم کنین خیلی فکرا به سرم میزنه.فقط همینو میدونم که اهل مواد نیستش.
       

      پاسخ:

      همین که تو اطمینانت را به او داشته باشی و با این عملکرد و پرسش زیاد به او انتقال ندهی که به او شک کرده ای زمینه را برای شما باز می کند تا بتوانیددر زمان مناسب درونش را بیرون بریزد و علت پنهان شدن را برایت بیان کند.

      مانند قبل از صمیم قلب دوستش داشته باش و به او اطمینان کن.

      منبع
  • همسرم رفتار مشکوکی داره نمی‌دونم باهاش چه جوری رفتار کنم
    • پرسش:
      خانمی 26ساله دارای مدرک کاردانی کامپیوتر  و متاهل و صاحب یه دختر دو نیم ساله هستم.و حدود 5سال از ازدواج مون میگذره.
      حدود شش ماهی هست شوهرم پنهانی کارهایی میکنه.از قبیل استعمال دخانیات که میگه الان گذاشتم کنار.و من این جریانو کاملا اتفاقی از دهن کسی دیگه شنیدم و خلاصه کار خدا بود که خودمم دیدم و باورم شد. چون من توی این پنج سال عین چشمام بهش اطمینان داشتم..حالا از این قضیه بگذریم.شوهرم 32 سالشه و مغازه داره هستش.برحسب اتفاق به فاصله زمانی 2ماه من مغازش رفتم که دیدم تلفن دستش یود و تا منو دید تلفنشو قطع کرد و به کسی که پشت خط بود گفت بعدا تماس میگیرم.و منم ازش پرسیدم کی بود وچرا قطع کردی جواب قانع کننده ای نشنیدم.و این قضیه برای من که طی سه بار به مغازش رفتم تکرار شد.الان مطمئنم که یه کاسه ای زیر نیم کاسش هست.چون حدود شش ماه پیش یه کاندوم تو جیبش دیدم اول بروی خودم نیاوردم بعدیک هفته دیدم نیس.دیگه طاقت نیاوردمو پرسیدم.بازم جواب قانع کننده ای نشنیدم.. ومن توی این چند ماهی که بسیار به من دروغ گفت و پنهان کاری کردش،هیچی به روش نیاوروم که روش به من باز نشه و یا اینکه  درست بشه
      اما دوروز پیش دوباره مغازش رفتم دیدم گوشی دستشه و به محض دیدن من گوشی رو قطع کرد و گفت دوباره تماس میگیرم.و به منم گفت بیا برسونم خونه و جالبه که فاصله خونه تا مغازه کمتر از 6وقیقه هستش.حالا جند روز دارم خودخوری و فک میکنم من بهش چیزی بگم نگم؟؟خلاصه موندم.
      و میدونم هم که حرفی هم بزنم سریع موضع میگیره و تا دوسه هفته جواب سلام مارو هم علیک نمی گیره چه برسه به کارای دیگه.
      از طرفی هم دیگه نمیتونم این قضیه رو ندید بگیرم.از اینکه سروگوشش میجنبه مطمئنم.
      حالا سوالم اینه که چه طور بهش بگم که نه سیخ بسوره نه کباب.داره این مسئله داغونم میکنه
      پاسخ:
      دوست عزیز اگر به همسرتان شک دارید آن را ابراز نکنید تا زمانی که بتوانید اثباتش کنید. خوب است کمی درباره مشکلات زناشویی‌تان با هم حرف بزنید، اما به خیانت هیچ اشاره‌ای نکنید، چون او هرگز به شما نمی‌گوید که خیانت کرده است، مگر اینکه شما دلایل خوبی برای اثبات داشته باشید. پس هرگز بدگمانی‌تان را تا زمانی که دلیل واضحی برای خیانت او ندارید، نشان ندهید. او به راحتی می‌تواند حذف شما را  انکارکند. به واکنش همسرتان در برابر اتهامی که به او می‌زنید، فکر کنید. او به شما چه خواهد گفت؟ «شوخی می‌کنی؟»، «ما فقط دو تا دوست صمیمی هستیم»، «هیچ چیزی بین ما نیست»، «تو داری اشتباه می‌کنی.» اگر بتوانید واکنش‌های همسرتان را حدس بزنید، می‌توانید، از قبل دلایل مستندتان را به او نشان دهید.

      همچنین احساسات‌تان را نباید فورا با همسرتان در میان بگذارید. وقتی شما این راز را می‌فهمید و آن را با همسرتان مطرح می‌کنید او نمی‌تواند به حرف‌های‌تان گوش بدهد یا همراهی‌تان کند. مطرح کردن احساسات منفی‌تان با شدت و فشاری که تحمل می‌کنید باعث واکنش‌های دفاعی در همسرتان می‌شود.
      تشخیص انگیزه‌های اصلی خیانت و حرف زدن درباره آن بسیار مهم است. اما همسر خیانتکار همیشه جزئیات را پنهان‌کند زیرا او نگران این مسئله است که حرف زدن درباره جزئیات فقط مشکلات را بیشتر و سخت‌تر ‌کند. گفت‌وگو درباره داستان خیانت باعث مطرح شدن حرف‌هایی می‌شود که نه گوینده و نه شنونده تحمل شنیدن آن را ندارند. سؤال‌هایی که جواب دادن به آنها سخت است و شنیدن جواب‌ها غیرقابل تحمل، بنابراین پیدا کردن انگیزه‌های خیانت و گفت‌وگو درباره جزئیات آن برای زن و شوهرها نیاز به بینشی عمیق و مهارت‌های ارتباطی موثر دارد. اما هرچه به مسئله پرداخته نشود مشکلات پیچیده‌تر می‌شوند. مشاوره برای زوج‌هایی که تردید دارند و نمی‌توانند احساسات‌شان را درست بشناسند و نگران آینده رابطه هستند بسیار ضروری و کمک‌کننده است.
      گرچه حفظ یک رابطه زناشویی سخت‌ترین نوع حفظ یک رابطه است اما باید بدانیم در هر رابطه‌ای از هر نوع و هر شکل هر فرد فقط می‌تواند خود را تغییر دهد نه هیچ‌کس دیگر را. پس به جای کنترل کردن همسرتان و بازی کردن نقش کارآگاه، صادقانه و دور از تعصب به چالش‌ها و مشکلات زندگی مشترک خود نگاه کنید. برای شروع بهتر است نگاهی به رفتارها و باورهای خود بیندازید. سهم شما از فاصله‌ای که میان شما و همسرتان ایجاد شده چقدر است؟ بهتر است تصویر فرشته‌مانندی که از خودتان ساخته‌اید را پاک کنید و با پذیرفتن اشتباهات‌تان برای برطرف کردن‌شان تلاش کنید.
      ایمن کردن زندگی مشترک، کار یک روز و ۲ روز نیست. ساختن روابط مطلوب نیازمند تلاش مداوم است. گرچه میزان همخوانی و شباهت شما و همسرتان تاثیر مثبت زیادی در دوام یک ارتباط موفق دارد اما آنچه در ایجاد و حفظ رابطه زناشویی اهمیت بیشتری دارد، برخورد مناسب با ناسازگاری‌ها و ناهماهنگی‌هاست. به عبارت دیگر آنچه موجب شکست در رابطه می‌شود تفاوت‌های شما نیست بلکه نوع نگاه‌تان به تفاوت‌هاست، پس مراقب خطرساز شدن نگاه‌تان باشید.
      یکی از بهترین راه‌های دستیابی به صمیمیت و نزدیکی در رابطه زناشویی خلاقیت و جست‌وجوی راه‌های تازه است. پختن یک غذای جدید و متفاوت با کمک همان موادی که می‌دانید همسرتان از خوردن‌شان لذت می‌برد، تماشای یک فیلم خوب در آخر هفته، خرید و یک تفریح تازه برای خلق چند ساعت متفاوت و وقت گذراندن با هم یا حتی ایجاد تنوع و تغییر در ظاهرتان همه راه‌های به ظاهر ساده اما تاثیرگذاری هستند که کسالت را از زندگی شما دور می‌کنند. وارد شدن به خانه‌ای که همیشه یک شکل است، خوردن غذاهایی که همیشه یک طعم می‌دهند و دیدن فردی که هیچ وقت به ظاهرش نمی‌رسد حتی اگر در روزهای اول ایجاد مشکل نکند به مرور خسته‌کننده و عادی می‌شود و بیش از حد عادی شدن همان اتفاقی است که می‌تواند زندگی مشترک‌تان را به خطر بیندازد.
      منبع
  • همسرم با خانم‌ها زود و خیلی صمیمی میشه
    • پرسش:

      دختر 26 ساله هستم که مدت 2سال است که ازدواج کرده ام.همسرم 36 ساله است.از اوایل ازدواج متوجه روابط اجتماعی بالایی که همسرم داشت شدم ولی اذیتم نمیکرد.تا اینکه به طور اتفاقی صحبت اون رو با دوست خانم زمان دانشجویی اش شنیدم.صمیمی صحبت میکرد ولی حرف آلوده ای توی رابطه نبود.او با خانوم ها سریع صمیمی میشود و آنها را تو خطاب کرده و با اسم کوچک بدون لفظ خانم خطاب میکنه.با دخترهای فامیل گاهی وقتها که احساس صمیمیت میکنه شوخی های لفظی بدی میکنه و حتی با دوستهای من سریع صمیمی میشه.این مساله خیلی من رو ناراحت میکنه طوری که حس حسادت نو تحریک میکنه و باعث میشه توی مهمانی ها بهم خوش نگذره.از طرفی دایم با موبایلش توی شبکه های اجتماعی خیلی فعاله و یکی دوبار چت اونو با دوستهای خانم دانشگاهش که مجرد هستن دیدم.میگه با اونها راجع به مسایل سیاسی حرف میزنه و این اتفاقا باعث شده که هربار موبایلشو دستش میگیره شک میکنم و این حس خیلی منو اذیت میکنه.من همسرم رو دوس دارم و میخوام این حس برطرف شه.شما چه راهنمایی به من میکنید؟

      پاسخ:

      دوست عزیز، قسمتی از رفتار همسر شما به شخصیت اجتماعی ایشان برمیگردد ولی نوع برقراری ارتباط ایشان باید مورد دقت خودشان قرار بگیردو متذکر شوید که ازدواج در حقیقت تعهدی برای ما ابجاد میکند که صمیمیت با هر جنس مخالفی را مورد سوال قرار میدهد .شما به سو تفاهمها دامن نزنید ولی ازچهار گام بیان قاطعانه در ارتباط موثر استفاده کنید.1-بیان موقعیت بصورت عینی بدون برچسب زنی به همسرتون یا طرف سوم ماجرا 2-بیان احساس من (یعنی احساس واقعی خودتان بدون متهم کردن دیگری درایجاد آن احساس) 3- دلیل احساس من 4- خواسته قلبی من . این گامها را میتوانید با کمک یک روانشناس بیاموزید ودرزندگی به کاربندید.
      منبع
  • موبایل تمام اوقات همسرمو پر کرده
    • پرسش:

      خانمی ۵۰ساله هستم همسرم۵۱سال داردسه دخترداریم دوتاشون ازدواج کردند. سومی دانشجوست۲۳سال دارد.
      همسرم جراح عمومی است بیشتر عمل های زیبایی انجام میدهد . مراجعین بیشتر همسرم خانم های بد حجاب وپولدار هستند. وهمچنین اغلب مخاطبین گوشی همسرم خانم ها هسنند. باهاش تماس میگیرند یا اس ام اس  میدهند یا تو وایبر باهم اختلاط میکنند و این مورد تمام اوقات همسرم را پر کرده طوریکه طول  روزبیش از ۳جمله  آن هم ضروری  بامن  حرف نمیزنه. وقتی اعتراض میکنم می گوید حرفی ندارم بگویم با وایبر بحث علمی میکنیم .مخاطبین وایبر یش عکس بی حجاب گذاشتندهنگام  گذاشتن  لیوان شربت وچای عکسشون به چشمم خورده است .این به از سی سال زحمت و جنگیدن  با مشکلات زندگی همسرم باحرف زدن بامن خسته شده آزار می دهد.چه راه کار برای بهبود اوضاع  پیشنهاد میکنید

      پاسخ:

      اولین و مهمترین نکته که توی حرف های شما وجود دارد فراموش کردن خودتون است . و دیدن دیگر خانمها به جای شما در نزد همسر تون . اگر درست دریافت کرده باشم و همین باشد . آنکه دارد شما را اذیت و آذار می دهد خودتون هستید به دلایل زیر

      1/ خودتون را حذف کردید

      2/ خودتون را دست کم گرفتید

      3/ برای خود هدفی را که پیش بینی کرده بودید. را کات کرده و دنبال نکردید

      4/ مسائل اساسی و مهمتر زندگی را رها کرده اید و به حاشیه ها وارد شدید

      5/ نوع نگاهتون به همسرتون را تغییر دادید

      6/ به دیگران بیش از آنچه که خود دارای ارزش و اعتبار دارید به دیگران ارزش دادید خصوصا بیماران همسر و در نتیجه شما در مقابل آنها خود را حذف نموده و این نگاه را هم به همسرتون انتقال دادید

      7/ خسته یک کلمه ی بسیار پیچیده است و اگر شما تحویلش بگیرید . ازبینتون می برد و آسیب جدی را خواهید دید . و اما اگر تحویلش نگیرید و به آن اجازه اظهار اندام ندهید جلوه ها و شادابی های شما روز به روز افزون ونه تنها برای خودتون بلکه برای دیگران را به ارمغان خواهد آورد .

      لطفا زمان دهید و در شناخت خود یک بازشناسی نمایید و همچنین با یک نگاه تاز ه از جانب یک بانویی که با ارزشی همچون شما مسائل را مرور کنید.

      منبع

  • همسرم فقط به فکر کار است و به خانواده‌اش توجهی نمی‌کند
    • پرسش:

      خانمي ٤٢ساله هستم ٢٠ساله ازدواج كردم.داراي٣فرزند١٥،١٣،٤ساله.همسرم فقط به فكر پول دراوردن و كاراست. أصلا به فكر وضعيت روحي و رواني من و بچه ها نيست. حتي تعطيلات هم سر كار ميرود.به من نه اجازه كار كردن در بيرون ميدهد و نه پولي بدست من ميدهد و من نيازهاي ماديم را خودم از پس انداز كمي كه در بأنك دارم يراوده ميكنم.هيچ گونه تفريحي نداريم.بچه ها حسرت رفتن به بك رستوران را دارند.در مقابل در خواست مالي يا گردش به شدت عصباني ميشود و به من توهين ميكند و گدازاده خطاب ميكند قبل از اينكه با من ارتباط جنسي داشته باشد فيلم و عكسهاي مستهجن ميبيند پنهاني عليرغم اينكه به او تذكر دادم ولي ادامه ميده  ومن نسبت به او كاملا سرد شدم .در ضمن بسيارتحت تأثير خانواده اش ميباشد.چه كار كنم ؟چگونه برخورد كنم با او؟

       

      پاسخ:

      در مطالب شما 10 عنوان یا نکته وجود دارد که تحلیل آن بسیار سخت است در این فضای یک طرف و آنچه برای شما عنوان می کنم در کلیت است ودر بعضی هم موردی بیان می شود

      به طور کلی یکی از کار های مهم این است که شما مسئولیت کارها در زندگیتون را آنچه که مربوط به شما می شود عهده دار شوید نه آنچه را که مربوط به دیگران هم می شود . به عنوان نمونه مسئولیت رستوران و تفریح فرزندانتان با توجه به 13 و 15 را می توانید به خودشون و همسرتون واگذار کنید . یعنی خود اونها خواسته شون را به پدر شون بیان کنند بدون واسطه قرار دادن شما و یا دفاع کردن شما و یا اینکه اونها شما را داخل خواسته شان نکنند و یا بهانه قرار ندهند .

      در نتیجه فرزندانتان موقعی فهمیدند که مسوئلیت این امر به عهده ی پدرشان است دیگه از شما متوقع نمی شوند و شما هم در مقابل احساس مفید نبودن و اینکه کاری انجام نداده اید نمی شوید.

      تمام آنچه در منزل فراهم می کنید از خوردو پوشاک و پخت و پز را به واسطه آنچه ایشان برایتان تامین می کنند انجام دهید . مسئولیت خرید را به خودشون واگذار کنید و اگر کم بود غیابی از جای دیگر تامین نکنید. هر گاه مورد سوال واقع شدید . شما اجرا کننده هستید و هر آنچه او فراهم می کند با تمام وجود انجام می دهید و مسئول نیستید.

      از پس انداز خود ؟؟؟ پوزش می طلبم سر کار نمی روید از خرجی خونه از کجا ؟ اگر ذهنیت این باشد که شما خرج نمی کنید و برای خود پس انداز می کنید ؟ زمینه ساز آسیب     اگر هم به واسطه ی خانواده دریافت کردید یا می کنید نباید در اینجا یا لا اقل به این صورت وارد خانه یا هزینه کنید بازهم زمینه آسیب.

      و….

      اما مهمتر از همه شما برای سلامت خود چه کار انجام دادید؟ تازمانی که به فکر این باشید دیگری باید زمینه را برای من ایجاد کنه ، دیگری باید برای من آرامش به و جود آورد و…  آسیب را دارید در دامن می پرورانید و شاید در کوتاه مدت عالی باشد اما در دراز مدت آسیب جدیست.

      شما در تمام مسائل که فرمودید فقط می توانید از خود شروع کنید و برای خود وقت بگذارید و در خود تغییر را ایجاد بکنید در غیر اینصورت برای هرکس که بخواهید کاری انجام دهید و یا در او تغییر ایجاد کنید موفق نخواهید شد مگر اینکه او خودش واقعا بخواهد و از تو درخواست همیاری کرده باشد . ودراینصورت فقط شما با دانش اضافه کردن می توانید کمک کنید و بقیه کارها به عهده ی خودش است.

      مسائل جنسی و روابط باید ببینید در فیلم چه به دست می آورد که در شرایط بدون آن نمی آورد ، خواسته ی او از نوع رابطه چیست ؟ و اصلا تعریف شما از این مورد چیست ؟ تعریف همسر چیست ؟ نگاهمان به رابطه جنسی چیست ؟ نوع روابط و زمان و شرایط و محیط و… دیگر است که باید برای یک تحلیل صحیح مد نظر گرفت.

      اما درخواست مالی نیز اگر آنچه می تواند به جای درخواست مسولیت اجرا و عملکرد را به خود ایشان انتقال بدهید کلی به شما کمک خواهد کرد و آنگاه نه نیاز به درخواست می باشد و در مقابل نه توهین می شنوید. به عنوان مثال لوازم مورد نیاز مدرسه توسط خود فرزندان به پدر اتقال داده شود و در مقابل خودشون هم پیگیری کنند . در خصوص خرید نیاز های خانه برای خوردو خوراک روزانه به عهده ی خودشون باشد. پوشاک اول مهر شب عید و مناسبت ها با خودشون و…

      آنچه می خواهید انجام دهید باید توجه داشته باشید باید با برنامه ریزی اصولی و با نظر متخصص که خود زمینه آسیب نباشد . آنچه به وجود آمده است یک شب نیست که یک شب هم حل شود.

      در نوع رفتار و عملکرد شما فقط باید برای خود قدم بردارید و در نگاه شما بر اساس افزایش دانش تغییر ایجاد شود در عملکرد شما هم تغییر ایجاد می شود و در نتیجه در دیگران هم تغییر ایجاد می شود و اگر تغییر ایجاد نشد برای شما نیز آسیب را به وجود نمی آورد.

      زمان تفکر و تحلیل و انجام در حال و اکنون بدون توجه و بودن در گذشته و آینده اصل درمات است که باید در آن هیچ گونه قضاوت وجود نداشته باشد.

      منبع
  • پنهان کاری همسرم درباره مشکلش فاصله بین ما رو زیاد کرده
    • پرسش:

      من یک پسر 9 ماهه دارم از ان موقع که پسرم به دنیا امده همسرم بیشتر وقت خود را بیرون از منزل می گذراند و از من فاصله میگیرد من هر چه تلاش کردم تا با او نزدیک تر شوم نشد او را سورپرایز کردم چند بار جشن های کوچک گرفتم حتی ظاهر خودمو تغير دادم تا جذاب تر شوم باز هم توجه نكرد گفتم برویم مشاوره نیامد لازم به ذکر است که بگم همسرم یک مشکل بزرگ دارد ولی هر کاری می کنم به من نمیگه فقط می گه انقدر بزرگ که نمی تونم بگم. نمی دانم چه جوری. کاری کنم تا بگه لطفا مرا راهنمایی کنید خواهشن زندگیم دیگه یک طرفه شده فقط خودم با پسرم زندگی می کنم.

       

      پاسخ:

      همانطور که خودتان فرمودید،وجود یک مسئله باعث اضطراب همسرتان شده،با بازپرسی از ایشان به نتیجه ایی نمیرسید،فقط باید،اطمینان و حمایت کامل عاطفی و روانی را به او بدهید،چه در رفتار ،چه در کلام،به او بگویید چقدر دوستش دارید و اینکه در هر شرایطی همراهش هسنید ولی اشاره ای به مشکل و نگرانی ا ش نکنید،ممکن است مشکل شغلی،اقتصادی یا …. برای یک مرد اتفاق بیفتد،خودش راه حل را پیدا می کند ولی از همسرش همراهی می خواهد،پس شما جو خانه را همچنان آرام و گرم نگه دارید،یک دوست صمیمی یا همکار خوب می تواند همراز خوبی برای،مردها باشد،آنها معمولا پیش دوستان صمیمیشان درددل می کنند،از طریق یک واسطه امین مثل پدرتان یا…می توانید با دوست یا همکار ،همسرتان ارتباط غیر مستقیم برقرار کنید تا با او صحبت کنند.و علت بی قراریش را دریابید .

       

       

      منبع

  • همسرم اصلا نظرات من براش مهم نیست و من تو زندگیش نقشی ندارم
    • پرسش:
      همسرم هرکاری که مایل باشه انجام میده و وقتی بمن میگه که کار از کار گذشته,مثلا همین دیشب یه نمونه اش اینکه بهم میگه تو ازمون کارشناسی ارشد شرکت کرده ومجاز به انتخاب رشته شده,الان تازه برای من بازگو میکنه.پارسال  بعد از گرفتن مدرک کارشناسی گفت که میخاد شرکت کنه ولی من مخالفت کردم وگفتم دیگه نوبت منه,اخه ما هر دو مدرک کاردانی داشتیم که ازدواج کردبم,ایشون بعد ازدواج ادامه دادن و کارشناسی خوندن ولی بادرس خوندن من مخالفت کردن و گفتن میخای مدرک رو چکار.ولی باوجود مخالفت من باز شرکت کرده,اصولا همینطوری هست ونظرات من اصلا براش مهم نیست.من ۲۷سالمه خانه دار وشوهرم ۳۷سال کارمند,۴ساله ازدواج کردیم وخیلی هم مشکل داشتیم وداریم.تو زندگی اصلا من نقشی ندارم,هرکاری بخاد انجام میده.الان خیلی ناراحتم بابت این رفتارش.چکار کنم؟
       
      پاسخ:

      یکی از نشانه هایی که میتونیم تشخیص بدیم  ازدواجی موفق و یا ناموفقه، اینه که ببینیم افراد بعد از ازدواج چقدر به استقلال هم احترام میزارن. هر کسی مسئول رفتار خودشه، بخواد  ادامه تحصیل بده یا نه. این ها امری نیست که بخوایم حقشو به همسرمون بدیم یا بگیریم. ولی مسئله مهم دیگه اینه که در خانواده همه فرصت رشد داشته باشن مگر خودشون نخوان.

      به نظرم بهتره به جای نوبتی کردن تحصیل به کمک یک مشاور ترسهای ذهنی همسرتون رو در رابطه با ادامه تحصیله خودتون، بررسی کنید. شاید در ابتدا پاسخ پرتی بدن یا بگن من از چیزی نمیترسم ولی یک روانشناس ترسهای احتمالی رو شناسایی میکنه و فرد رو با اونها مواجه میکنه تا با رفتار معقول تری با اونها مواجه بشه.

      کسی نمیتواند ما رو محدود کنه مگر آنکه خودمون شرایطش رو پیش بیاریم.

       

       

      منبع

  • همسرم بعضی کارهاشو از من پنهان می‌کنه
    • پرسش:
      همسرم بعضی از اتفاقات و کارها رو ازمن پنهان می کنه ولی خانواده اش در جریانن و تشویقش می کنن که به من نگه. بعد بهش میگن که تو از زنت می ترسی. مثلا خونه ای رو که داشتیم. اطراف تهران فروخته بود به برادرش ولی 4-5ماه از من پنهان کرده بود. راهش چیه که این کا رو انجام نده.
      پاسخ:
      خانم عزیز،خودتان فکر می کنید چرا همسرتان مسائل را پنهان میکند? آیا شما در مخالفت با اقدامات او واکنش های شدیدی نشان نمیدهید که او برای فرار از انها رو به پنهانکاری آورده?
      اگر روابط بین خود و همسرتان را اصلاح کنید،زود ایشان را قضاوت نکنید،و فضای صمیمانه را ایجاد کنید،حتما شما همرازش میشوید
      منبع
  • همسرم خیلی به خانوادش توجه می‌کنه و منو غریبه میدونه
    • پرسش:
      من 3ساله ازدواج کردم ،زندگی خیلی خوب و منو شوهرم عاشقانه همدیگرو دوس داریم ،فقط مشکلی که من دارم این هست که شوهر من پدر نداره و یه جورایی تکیه گاه مادر و خواهراش هست،وابستگی زیادی بینشون هست و شوهر من هرکاری واسه اونا میکنه به من نمیگه ،من رو این قضیه حساس شدم همش فکرمیکنم چیزی از من پنهونه،مثلا چیزی براشون میگیره لباس یا وسیله خونه یا سند خونه به نام میکنه به من نمیگه و من وقتی از جایی میفهمم خیلی ناراحت میشم که چرا منو غریبه میدونه و نمیتونم چیزی بهش بگم واگر بگم ناراحت میشه و جبهه میگیره من چه برخوردی داشته باشم؟ چکار کنم ؟
       

      پاسخ:

      اولین عامل پنهان کاری ودروغگویی ،ترس هست.باتوجه به عشقی که بین شماهست آیا فکرنمیکنید نوع برخوردهاتون باعث پنهان کاری همسرتون شده؟این توپ برفی ازابتدا حتما اینقدر نبوده،واکنشهای ما نوع پاسخهای دریافتی ماروتحت تاثیر قرار میده. اولین گام برای یک گفتگوی دونفره بدون سوگیری ،تشریح موقعیت به صورت عینی است.(انسانها ازاینکه مورد بازجویی وانتقاد قراربگیرندبه شدت آزرده میشوند واولین واکنش ما هنگام مورد حمله قرارگرفتن که همون انتقاد منظورم هست بستن دیوار دفاعی  ذهنی به دورمون هست که این همان پنهان کاریست).برای بیان دلخوریتون بدون اینکه نیتهای همسرتون روموردبررسی وتحلیل قراربدید احساس خودتون روبیان کنید. وقتی دیروز شنیدم برای مادر پول بردی (تشریح موقعیت)وبه من نگفتی احساس (بیان احساس من) (دلیل احساس من)ناامنی یا…(هرحس واقعی دیگه ای که تجربه کردید)کردم به دلیل اینکه … دلم میخواد (خواسته قلبی من)…همه این مکالمه کوتاه وبدون انگشت اشاره به سمت همسرتون یا هرشخص دیگه ای بجز خودتون باید باشه.نوع دیالوگهامون رو تغییر بدیم تا واکنشهای دیگه ای دریافت کنیم.
      منبع
InstagramTelegrammaghalat