پرسش:

دختری 23 ساله هستم که خواستگاری دارم که تمام شرایط ان بسیار خوب است و همچنین از نظر اخلاقی هم به نظر می رسد خوب باشد فقط اشکالی که دارد قد این اقا از من کوتاهتراست حدودا 7تا 8 سانتی متر و در کل جز مردادن قد کوتاه محسوب میشه من خودم 163 هستم و ایشون 156و این موضوع باعث تردید من شده.به خاطر اینکه موضوع قد همیشه جز معیارهای من بوده و بودن خواستگارانی ک به این علت رد کردم ولی این یکی شرایط خوب و هچنین اخلاق خوبی داره و من نمیدونم باید چیکار کنم بیشتر از نگاه افراد در اجتماع میترسم نمیدونم میتونم با این مشکل کنار بیام یا نه هر چقدر هم فکر میکنم گمراهتر میشم.باید چیکار کنم و از این میترسم که اگه ایشونو رد کنم دیگه همچین موقعیتی پیش نیاد به خاطر اینکه من خواستگاران خیلی زیادی داشتم و ولی هیچ کدوم نبودن که همچین شرایط خوبی داشته باشن و اینکه معمولا بیشتر خواستگارام قد کوتاه هستن نمیدونم چرا واسه همبن چیزی که فکرمو مشغول کرده اینه که باز هم. خواستگارای قد کوتاه بیان و شرایط خوبی نداشته باشن.لطفا منو راهنمایی کنین

پاسخ:

در بحث کفویت داشتن در ازدواج، بخشی از آن به تناسب فیزیکی زوجین مربوط می شود.معمولا قد آقااز خانم بلند تر است و این امر می تواند برای مرد حس حمایتگر و برای خانم حس حمایت شدن را به همراه داشته باشد که اتفاقا حس خوبی است.با توجه به فرمایش شما اگر این مورد برای شما مهم است می توانید به گزینه های دیگر فکر کنید و نگران نباشید، انتخاب حق ارزشمند شماست که باید از آن به شیرینی بهره ببرید.

منبع

پاسخ:

دوست داشتن بسیار مهم است در ازدواج و اینکه در آینده‌ دوست داشتن  پیش میاد یا خیر تضمینی نیست.تردید در انتخاب نتیجه این چیزی که هستم و می‌خواهم باشم به وجود میاد .در انتخاب واقع بین باشید میفرمایید ظاهر تون معمولیست و ایشون هم ممولی هستند و اگر انتظار دارید همسر آیندتون خیلی زیبا باشند این برا خلاف واقع بین بودن است.یک جدول تهیه کنید و سود و ز یان انتخابتون رو یاد داشت بفرمایید و اگه امتیازات شما بیشتر باشد راحت‌تر تصمیم خواهید گرفت.

پاسخ:

پرسش:

سلام.دختر24 ساله ای هستم(لیسانس)خواستگاری دارم لیسانس دارن و بازاری هستن وضع مالی خوبی دارن و همه امکانات ازدواج و دارند، دو جلسه با ایشون صحبت کردم ولی چهره ایشون به دلم نمیشینه و فکرمیکنم احساس علاقه ای بهشون ندارم شاید بخاطر ظاهشون باشه(منظورم طرز لباس پوشیدن نیست اتفاقا خوب لباس میپوشن) خود چهرشون و دوست ندارم.میترسم جواب منفی بدم سنم بره بالا پشیمون بشم ولی از طرفی نمیخوام بخاطر مادیات جواب بدم.(پدر خودمم وضع مالی خوبی دارن)درضمن موقع عصبانیت داد میزنن و صداشون و بالا میبرن ولی خودشون میگن استانه تحملشون بالا رفته نمیدونم حسم به ایشون چیه چیکارکنم؟

پاسخ:

با سلام دوست عزیز .ازدواج به عنوان مهمترین و اساسی ترین تصمیم زندگی هر شخصی از اهمیت بسیاری برخوردار  است .هر فردی هم متناسب با ایدآل ها و خواستهایش معیارها و ملاکهایی برای خودش دارد و طبق همون دست به انتخاب می زند. در این بین یکسری ملاکها بعنوان خط قرمز که شخص به هیچ عنوان نمی تواند از آنها بگذرد یا نادیده بگیرد.و یکسری که با عنوان خط زرد  که بعضا و در مواقع لزوم فرد می تواند اونو نادیده بگیرن.حالا با توجه به مساعل شما باید ببینید ظاهر و قیافه چقدر برای شما اهمیت داره.
شما باید شخص مورد نظر رو بدون شغل و تحصیلات و وجه اجتماعی تصور کنید که  تا چه اندازه این فرد رو می توانید بپذیرید.
توصیه می کنم چندین جلسه رو با هم معاشرت و گفتگوی حضوری داشته باشید و با شناخت صحیح و درست تصمیم درست رو بگیرید

منبع

پرسش:

«من پسري ٣٥ ساله هستم و از ازدواج ترس دارم؛ سابقا افسردگی گرفته بودم که با جدایی از خانواده پيرم خوب شدم. تنها معيار من برای ازدواج دلنشينی طرف مقابل است. خود من متاسفانه چهره و اندام خوبی ندارم؛ ولی يک مورد خوب و زیبا می‌خواهم که می‌دانم شدنی نیست…»

پـاسخ:
دوست گرامی؛ یکی از نکات مهم در فرمایش شما، وجود ترسی است که در وجود شما است که می‌بایست هرچه سریعتر ریشه‌یابی شود تا مشخص شود آیا این مشکل به خاطر نوع نگاه شما به ظاهرتان است یا عواملی دیگر سبب این ترس شده است؛ به هر حال ریشه‌یابی و برطرف کردن این ترس ضروری به نظر می‌رسد؛ چرا که این ترس خواسته یا ناخواسته در تصمیمات شما اثر خواهد گذاشت و شما را ممکن است از اهدافتان دور و آسایش را از شما سلب نماید.
در مورد این فراز نیز که بیان کردید: «متاسفانه چهره و اندام خوبی ندارم؛ ولی يک مورد خوب و زیبا می‌خواهم که می‌دانم شدنی نیست»؛ باید عرض شود متأسفانه هم نوعی یأس دیده می‌شود و هم نوعی ایده‌آل‌گرائی که شاید یکی از عوامل بالا رفتن سن شما و نرسیدن به خواسته‌هایی که مدّ نظر داشته‌اید همین یأس و در نتیجه عدم پیگیری‌های صحیح بوده باشد!

به شما اطمینان می‌دهم، هرگونه که باشید، بازهم می‌توانید گزینه‌ای مناسب با خود را پیدا کرده و با آن عشق و محبت را تجربه نمائید؛ منتها اگر بخواهید ایده‌آل‌گرا بوده و دنبال گزینه‌های خیلی خاص باشید و به کمتر از آن راضی نشوید، آن موقع طبیعی است که احتمال موفقیت‌تان کاهش پیدا خواهد کرد؛ پس کلید درمان مشکل شما این است که حقایق را درست دیده و مناسب با آن اقدام نمائید که یقینا در این صورت خیر دنیا و آخرت نصیبتان خواهد شد.

منبع

پرسش:

نمیدونم از کجا شروع کنم ولی من تو یه خونواده ایی متولد شدم که همشون شکر خدا خوش چهرن ولی متاسفانه من نسبت به اونا خوب نیستم برای همین بعضی وقتها خونوادم مسخرم میکنن یا اینکه میگن کی به تو زن میده با این قیافت یا داداشات خوشگلن بهشون زن دادن تو چی داری. حالا واقعا میترسم اگه زن بگیرم زنم از من خوشش نیاد و با اجبار با من زندگی کنه و یا خدای ناکرده بهم خیانت کنه واقعا بعضی وقتها از خدا شکایت میکنم یا میگم برم عمل زیبایی انجام بدم. دیگه از این همه توهین خسته شدم. یا حتی توی مدرسه بچه ها هم منو خیلی مسخره میکردن . الان از این که با شخصی که خوشتیپ و خوش چهرس صحبت کنم ترس دارم، ترس از اینکه منو اصلا به حساب نیاره. یا اینکه دوستامو که خوش چهرن میبینم که همیشه مورد توجه همن واقعا برام خیلی سخته.

.

پاسخ:

منبع

پرسش:

بنده دختری 25 ساله هستم که همیشه منتظر خواستگاری با تحصیلات و شغل مناسب بوده ام و الان همچین موردی پیدا شده و خیلی خیلی عاشقم هست و از خانواده ای متدین و با اخلاق می باشد دراین بین تنها مشکل من شکل ظاهری ایشون می باشد البته من ایشون رو با همین قیافه پسندیده ام و مطمئنم که بعداز ازدواج با کمی چاق شدن ایشون قضیه حل میشه ولی متاسفانه مادر و مخصوصا خواهرم ایشون رو از لحاظ قیافه نمی پسندند و تنها مشکل ایشون لاغری اشون می باشد و بابعضی حرفاشون ناراحتم می کنند شما بگین من چیکار کنم.

پاسخ:

چیزی که در این باره مهم است انتخاب و پسند شماست. لذا اگر شما با ظاهر ایشان مشکلی نداری و به دل شما نشسته، نگران حرف اطرافیان نباش چون اولا کسی که قرار است یک عمر با ایشان زندگی کند شما هستی نه فرد دیگر ثانیا اگر حرفی هم می زنند فقط برای یکی دو هفته نهایت یک ماه اول است و بعد از آن برای همه عادی می شود. ثالثا پیدا کردن فردی که صد در صد با آنچه شما و اطرافیانتان در ذهن دارید تناسب داشته باشد، ممکن است هیچ وقت محقق نشود بعلاوه اینکه لاغر بودن عیب نیست.

منبع