اختلاف تحصیلی

  • ازدواج با مردی که تحصیلاتش پایین‌تر از منه درسته؟
    • پرسش:
      ازدواج دختری با تحصیلات بالا (دکتری) با مردی با تحصیلات پایین (لیسانس) در حالیکه یکی از معیار های انتخاب دختر تحصیلات بالا بوده و صحیح است؟
       
      پاسخ:
      دوست عزیز هر فردی برای انتخاب همسر و شریک زندگی خود معیارها و ملاک هایی دارد .با توجه به اشاره خودتون و اهمیتی که تحصیلات برای شما دارد و از طرفی از لحاظ روانشناسی بهتر است زن و مرد از لحاظ تحصیلات به یک اندازه و برای مرد بهتر است بالاتر باشد.چون امکان دارد مرد احساس ضعف و اعتماد بنفس پایین در خود احساس کند و در طول زندگی کمترین درگیری و بحث رو به بالاتر بودن تحصیلات همسرش نسبت دهد.
      بهتر است هر فردی با شخص هم کفو و هم شان خود از همه لحاظ ها دست به انتخاب بزند .
      دوست عزیز ملاکها و معیارهای خودتون رو مورد بررسی قرار دهید و ببینید آیا می توانید با فردی که تحصیلات پایین تر از شما دارد وارد زندگی شوید.برای معیارهای خودتون خط قرمز قاعل شوید به این معنی که به هیچ عنوان نمی توانید از اون عدول کنید و نادیدش بگیرید و آیا با توجه به ملاکهاتون تحصیلات جز خط قرمز شما محسوب می شود یا نه.
      منبع
  • اختلاف سنی و تحصیلی دلیل مخالفت خانوادم با ازدواجمه
    • پرسش:
      دختری هستم 30 ساله. حدود 1 سال با پسری 25 ساله دوست هستم. قصد این اقا ازدواجه. ولی خانواده من به دلیل اختلاف سنی و تحصیلات مخالف هستند. خودم هم نمیتونم تصمیم درست بگیرم. بین عقل و احساسم گیر کردم. همچنین این اقا معتقده که بدون من نمیتونه زندگی کنه و اگه ترکش کنم نابود میشه. بایدچی کار کنم؟

      پاسخ:

      دلیل پسر با عقل همراه نیست و شما بهتر است با مشاوره قبل از ازدواج همراه شوید . اختلاف سنی در بعضی شرایط بسیار مهم است و مهم تر از هر چیز دیگر خانواده است .

      ببینید مهمتر از دونفر در ازدواج اول خانواده است که باید از نظر شجره نامه/ ساختار خانواده/کیفیت و کمیت عاطفه در خانواده/اعتقادات دینی/سیاسی/روابط خانواده با افراد درجه 1و2/ موقعیت اجتماعی/تحصیلات و شغل اعضای خانواده/تفریحات و سرگرمی/ مرحله رشد و تکامل خانواده/وضعیت سلامت و بیماری/ حوادث و اتفاقات در خانواده /و… مهم است که باید بررسی و همخوانی داشته باشد . وبعد بیش از 20 ویژگی فردی طرفین باید بررسی شود و در نهایت نتیجه آزمون ها و در نهایت 4 گروه و نظر در مورد دو نفر طرح می شود ./ 1 ازدواج کاملا مثبت/2 کاملا منفی /3 نسبتا مثبت /4 نسبتا منفی // روند کار مصاحبه بالینی /آزمون /تفسیر آزمون و مصاحبه بالینی و نظر درمورد وضعیت ازدواج.به 4مورد بالا که ذکر کردم.
      منبع
  • با دختر مورد علاقم اختلاف سنی و تحصیلی دارم
    • پرسش:
      پسری هستم 25 ساله با دختر 30 ساله ای رابطه درست دارم وهدفم ازدواج است هر دو شاغل بنده لیسانس عمران شغل ازاد و طرفم دانشجو دکترا خانواده بنده تقریبا موافق ولی خانواده طرف مورد نظرم مخالف میخواستم بدونم در اینده بعد از ازدواج مشکلی پیش می اید یا خیر؟!
       
      پاسخ:

      شما همین الان سه تا ریسک فاکتور دارید. 1- سن دختر بیشتر است و آن هم حدود پنج سال. 2- اختلاف مقطع تحصیلی به اندازه دو مقطع و آن هم دختر بیشتر است. 3- مخالفت. یکی ازخانواده ها.
      با بررسی بیشتر و گرفتن تست های شخصیت اطلاعات دیگری نیز بدست می آید که بسیار مهم می باشد. مراجعه برای مشاوره پیش از ازدواج در خصوص این کیس و یا ازدواج با هر فرد دیگری توصیه می شود.
      منبع
  • فکر می‌کنم نامزدم در غیاب من کارهایی رو که من دوست ندارم انجام می‌ده…
    • پرسش:
      دختری22 ساله هستم لیسانس زیستشناسی وهمسرم27 ساله دیپلم است ماهمو خیلی دوست داریم و همسرم از نظراخلاقی توجه درک خیلی خوبه و واسم هیچی کم نمیزاره ما یک سال و یک ماهه عقدی هستیم ولی مشکل من اینه ک همسرم اهل قلیون بودو چون من دوست نداشتم بخاطرمن خیلی کم کرد ولی حس میکنم بجاش بعضی وقتا سیگارمیکشه من خیلی ناراحتم و میترسم هردفه بیشتر بشه یا سراغ ی چیز دیگه بره اعصابم بهم ریخته نمیتونم هم بهش بگم چون میترسم زندگیم خراب بشه یا بفهمه من میدونم همه چی تموم بشه  از طرفی دوستای زیادی داره ک بخاطرمن ک حساسم و بهش گفتم ارتباط خودشو باهاشون کم کرده و خیلی تفریحاتی ک با دوستاش داشته مثل ورزش شنا قطع کرده البته خودشم میگه  دوست داره بیشتر بامن باشه تا دوستاش ولی من هردفعه مثلا میگه اینجا کار دارم فکرمیکنم میره با دوستاش شایدم واقعا کار داره چون چند بار بهم ثابت شده ک اشتباه فکر کردم ولی دست خودم نیست مدام اینجور فکرا میاد ذهنم و باعث میشه وقتی تنهام با وجودی ک باهم خوشیم این فکرا کنم و اعصابم بهم بریزه و وقتی کنارهمسرم هستم مدام سرچیزای الکی باهاش بحث میکنم هم خودمو هم اونو ناراحت میکنم. خیلی خودم دارم عذاب میکشم لطفا کمکم کنید چکار کنم.از اینکه سیگار میکشه خیلی رنج میکشم میترسم بدتر بشه.لطفا راهنماییم کنید. درضمن میخاسم بدونم اگه خودم بهش پیشنهاد بدم که با دوستاش هروقت میخاد باشه بنظرتون خوبه!؟یا اینکه اگه با دوستاش باشه مدام عادت میکنه ک باهاشون باشه واز من دوربشه.
      پاسخ:

      دانش ما در مورد خودمون و شناخت از خودمون باعث می شود بدانیم چی می خواهیم و چه جوری به دست بیاوریم. پس در مرحله ی اول دانش خودتو در نزد یک متخصص زیاد کن .

      اما نکته بعد اینکه برداشت اشتباه این است که زمانی ازدواج کردیم می خواهیم تمام کارهای قبل از ازدواج را کنار بگزاریم که ثابت کنیم به طرف مقابل علاقه داریم/ دوستش داریم/ هم دیگر را درک می کنیم . در صورتی این مثل یک فیلم کوتاه است وبعد از مدتی تمام می شود و تا ساخته شدن فیلم بعدی من کاری ندارم جز تکرار همان هایی که از تولد تا قبل از ازدواج در سال های متمادی انجام می دادم و یاد گرفته ام.

      نکته بعد ماه هیچگاه پشت ابر نمی داند من اگر بدانم امشب حتما مهتاب است به یک صورت و آن شب که شک دارم به یک صورت دیگر عمل می کنم.

      کلمه اعصابم یعنی چی اگر شما سیستم عصبی دچار مشکل است باید به متخصص مغز و اعصاب مراجعه کنید . اگر از این نظر سالم هستید پس پشت کلمه اعصاب شما چیست ./ دلخور می شوید/ می خواهی بهش بگی نرو/ می خوای بگی می دونم سیگار می کشی/من بهت شک کردم/ توپنهان کاری می کنی و… کلی از این قبیل سوالات در یک کلمه شما وجود دارد.

      پس آنچه مهم است بر اساس تحلیل رفتار متقابل هر آنچه ما انجام می دهیم یا احساس است یا رفتار و یا هردو . و آنچه منبع آن است که به وجود می آورد . یا یک فکر یا یک خاطره  یا عوامل بیرونی یا عوامل درونی و آنچه باعث شکل آن می شود نیاز است .

      دو سوال  آخر هم به تحلیل بیشتر و مراجعه به مشاوره نیاز دارد.

  • ازدواج با پسری که سرپرست خانوار است مشکل ساز خواهد بود؟
    • پرسش:

      می‌خواهم با پسری لزدواج کنم که سرپرست خانوار است ولی این آق پسر هم دارای محاسنی است وهم معایبی از محاسن او کم جمعیت بودن خانواده،چشم پاک بودن او که خیلی برایم مهم است ،با تلاش بودن ،خوب بودن وضع مالی او است واز جمله معایب او سرپرست خانوار بودن او و اینکه تحصیلاتش از من پایین تر است خواهشمند است مرا راهنمایی بفرمایید که آیا این ازدواج به صلاح است؟

       

      پاسخ:

      سرپرست خانواده بودن مشکلی را ایجاد نمی کند،چه بسا باعث شده ایشان  فرد مسئولیت پذیرتری شود اما آن چیزی که باید توجه شود وجود  شخصیت وابسته بعضی افراد است که می تواند در روابط مشکل ساز باشد. که از این بابت باید ایشان را بررسی کنید.با استفاده از مشاوره پیش از ازدواج بهتر می توانید معیارها و ملاک هایتان را با جناب خواستگار مورد مقایسه و تحلیل قرار دهید.

       

       

      منبع

  • با خواستگارم اختلاف تحصیلی دارم
    • پرسش:

      من ۲۹ سال سن دارم وفوق لیسانس هستم. خواستگار دیپلم دارم. آیا این ازدواج به مصلحت است؟

      پاسخ:

      شرط موفقیت در یک ازدواج مشروط به رعایت تناسب در مقوله های متفاوت شخصیتی، اخلاقی، خانوادگی ،فرهنگی و… است.

      در این رهگذر هرچند بهتر است که در میزان تحصیلات نیز تناسب لازم برقرار باشد، اما می توان گفت این موضوع تابعی از سایر تناسبها است.

      در صورتی که طرفین از لیاقتهای لازم  برای یکدیگر برخوردار باشند و بواسطه اشتراک در ویژگیهای شخصیتی، رفتاری و… سطح تفاهم مطلوبی داشته باشند موضوع اختلاف تحصیل قابل چشم پوشی است اما در غیر اینصورت تفاوت تحصیلی خود می تواند اختلافات را تشدید نماید.

      مثلا اگر خانم شخصیتی سلطه جو، مغرور، انعطاف ناپذیر و… داشته باشد، طبعا از میزان تحصیل بالاتر خود در راستای مدیریت همسر و تفاخر به وی استفاده خواهد کرد و طبعا چنین رویکردی آسیبها و اختلافات غیر قابل انکاری را به دنبال خواهد داشت.

      به هر حال با توجه به اهمیت موضوع پیشنهاد می شود، به صورت حضوری با یک مشاور خانواده و یا روانشناس گفتگو کنید.

       

      منبع

  • دختری که برای ازدواج انتخاب کردم تحصیلاتش از من بالاتره
    • پرسش:
      من جواني هستم متولد 59 و داراي تحصيلات ليسانس مدت هاست كه به ازدواج فكر مي كنم و در اين مورد تصميم جدي گرفته ام. موردي كه سراغ دارم از نظر تحصيلات از من بالاتر است به نظر شما اين امر براي من در زندگي مشكلي ايجاد نمي كند؟
      پاسخ:
      موضوع تحصيلات و مدرك تحصيلى پيش از آن كه داراى تأثير واقعى بر زندگى باشد مسأله روانى و روحى است و در بسيارى موارد نقش حقيقى در زندگى ندارد. زاويه مشكل ساز اين موضوع زمانى است كه زن به دليل بالاتر بودن تحصيلات بخواهد نوعى حكمرانى و تحكم بر مرد داشته باشد. در اين صورت است كه برخورد شروع مى شود. ولى اگر كسى تحصيلات را براى رشد زندگى به كار گيرد، بسيار مطلوب است ولى اگر آن را وسيله افتخار و به رخ كشيدن قرار دهد مشكلاتى را ايجاد خواهد كرد. بنابراين اگر مى توانيد خود را كنترل كنيد و از حرف ديگران تأثير نمى پذيريد، در اين صورت اين موضوع هيچ مشكلى بر سر راه ازدواج و زندگى سالم نيست. ولى بايد متذكر اين نكته باشيد كه اين خصوصيت (تناسب در ميزان تحصيلات و رشته تحصيلى و علمى) بايد با صفات و ويژگى هاى ديگر بررسى شود.
      به اين معنا كه اگر «زن» تكبر و غرورهاى بى جا دارد و كم ظرفيت است و سواد و تحصيلاتش كه در آينده بيش از مرد خواهد بود و از عنوان و موقعيت اجتماعى بالاترى برخوردار خواهد شد، حتى المقدور از چنين ازدواجى امتناع ورزيد، زيرا دچار مشكلاتى در زندگى خانوادگى و اجتماعى خواهيد شد ولى اگر خانمى است متواضع و احتمال بروز آن مشكلات كمتر خواهد بود.
      ضمنا لازم به ذكر است اگر شما نيز بتوانيد با ادامه تحصيلات فاصله علمى و تخصصى خود را با وى در آينده كم كنيد و مثلاً به دكترا يا فوق ليسانس دست يابيد، خواهيد توانست به يك تناسب و هم سطحى تحصيلى و علمى نائل شده و جلو مشكلاتى كه ناشى از بالاتر بودن سطح علمى زن از مرد مى شود را بگيريد.

      مهمترين شرط همسر گزيني كفويت است، به هر ميزان كه زن و شوهر كفو هم باشند؛ يعني در ويژگي هاي مختلف شخصيتي و امكانات زندگي هماهنگ باشند ، امكان سازش بيشتري خواهند داشت.لذا بايد زوجين كفو هم باشند و اگر اختلاف داشته باشند زندگي براي انها مشكل مي شود و زوجين قبل از ازدواج بايد اين شرايط را دارا باشند نه انكه بعد از ازدواج فراهم نمايند البته برخي شرايط را مي توان بعد از ازدواج تدارك نمود مانند تحصيلات ولي كفويت در اموري كه بيان نموديد بايد قبلا فراهم باشد.
      يكي از موارد كفويت، هماهنگي در گرايش هاي شناختي و دانشي است، منتهي گاهي اتفاق مي افتد كه كفويت در امر مهمتري مانند ايمان، به دليل اولويت، سنخيت در رشته تحصيلي و مانند آن را تحت الشعاع خود قرار مي دهد.
      توصيه ما به شما بر اساس تجارب اين است كه اگر ميزان تحصيلات در حد يك مقطع باشد مثل اينكه يكي از زوجين يك مقطع تحصيلي از زن بالاتر باشد يا بالعكس مشكل چنداني ايجاد نخواهد كرد اما اگر اين تفاوت خيلي زياد باشد، ممكن است همفكري بين زن و شوهر عملا حاصل نشود. در هر حال بايد مسأله تحصيلات در كنار ساير عوامل و شرايطي كه افراد دارند، مورد توجه قرار گيرد. بنابراين در اين گونه موارد بايد دختر و پسر با هم صحبت كنند و همه جوانب را بسنجند اگر دختر مورد نظرتان عليرغم اينكه شما در سطح پايين تري از نظر تحصيلات قرار داريد راضي به اين ازدواج باشد و در جلسات گفتگو نيز هر دو به اين نتيجه رسيده ايد كه سطح درك و فهم تان از مسائل زندگي نزديك به يكديگر است به نظر مي آيد مشكل جدي براي چنين ازدواجي نباشد علي اي حال ازدواج يك امر مهمي است كه نبايد بر اساس احساسات و صرفا نيازهاي عاطفي-جنسي تصميم عجولانه گرفت بلكه همه جوانب مسأله را بايد سنجيد و حساب شده تصميم نهايي را اتخاذ كرد.
      با توجه به اين كه معيارهاي انتخاب همسر به دو دسته ركني و غير ركني تقسيم مي شود و ملاك هاي دسته اول از اهميت اساسي برخوردار است و اموري نظير رشته تحصيلي و… از جمله معيارهاي دسته دوم است و تأثير چنداني روي موفقيت در امر ازدواج و زندگي مشترك و آينده نمي تواند داشته باشد و اگر طرف مقابل از معيارهاي دسته اول برخوردار است اقدام به ازدواج شود مشكلي را به وجود نمي آورد.
      بنابراين مهم اين است كه زوجين به لحاظ خطوط كلي عقيدتي و فكري و اخلاقي با هم تفاهم داشته باشند. البته هيچ دو انساني كاملا در يك سطح نيستند. ممكن است يكي از آنها بيشتر تحصيل كرده باشد و يكي كمتر. خود اين تفاوت تحصيلي و مطالعاتي مشكل ساز نيست. مشكل زماني بروز مي كند كه در زمينه خط مشي كلي اعتقادي و اصول اخلاقي تفاهم نداشته باشند. فرد مومن بايد با يك زن مومن ازدواج كند و بالعكس, ولي در هر صورت درجات ايمان متفاوت است و نمي توان گفت حتما بايد در يك درجه از ايمان باشند, چون امكان پذير نيست.

      ملاك ها و معيار و مسائل ديگري كه بيشتر مربوط به سليقه و موقعيت افراد دارد. در دسته ي دوم قرار مي گيرد و مي توان از آن صرف نظر كرد. ولي براي اينكه بتوانيد به يك تصميم صحيح و عاقلانه اي برسيد بهتر است با افراد مورد اعتماد خويش، والدين، يا اقوام نزديك دلسوز و عاقل و داراي تجربه مشورت كرده و با دقت كافي تصميم مناسبي اتخاذ فرماييد.
  • آیا هم کفو نبودن در زمینه تحصیلات و اقتصاد براشون مشکل ساز میشه؟
    • پرسش:

      دختر یکی از آشناهای ما ۴ سال هست که با پسری دوست هستند. خانواده های هر دو طرف هم باخبر هستند دختر دکتر بوده و پسر دیپلمه. وضع مالی دختر خانم از اقا بالاتر هست ولی خودشان معتقد هستند که می توانند با هم زندگی کنند و این مسائل مهم نیست چون عاشق همدیگرند ولی خانواده هایشان مخالف اند پیشنهاد شما در این مورد چیست؟

      پاسخ:

      ضمن تقدیر از حس تعهد و مسولیت پذیری شما لازم است به عرض برسانيم که در قدم اول لازم است ایشان را به پیگیری چنین موضوعی بواسطه مراجعه به روانشناس بالینی یا مشاور خانواده( به صورت حضوری یا تلفنی) ترغیب نمایید، زیرا مادامی که طرفین دغدغه مدیریت چنین مسئله را به صورت مستقیم نداشته باشند، زحمات دیگران ممکن است چندان مثمر ثمر واقع نگردد.

      اما در پاسخ به سوال حضرتعالی باید گفت رمز موفقیت یک ازدواج، رعایت اصل همتایی در انتخاب همسر است. مضافا اینکه هماهنگی و موافقت خانواده ها نیز عنصر بی بدلیلی در استحکام پیوند زناشویی است. لذا با توجه به عدم همراهی خانواده ها با چنین پیوندی و همچنین عدم رعایت اصل همتایی در سطح اقتصادی و میزان تحصیلات، اقدام نسبت به چنین ازدواجی می بایست با رعایت احتیاط کامل صورت بگیرد، احتیاطی که مبتنی بر تحقیق و مشورت و به دور از عواطف و هیجانات شکل گرفته باشد.

      اتفاقا به نظر می رسد اینکه طرفین مدعی عشق نسبت به یکدیگر هستند می تواند نقطه آسیب این پیوند تلقی گردد، چرا که همانطور که گفته شد ازدواج مبتنی بر هیجانات و عواطف آسیب پذیرترین ازدواجها هستند و می دانیم عشق نیز یکی از مصادیق بارز عواطف است. ازدواجی موفق است که بر پایه شناخت و اگاهی صورت بگیرد نه عشقی که بسیاری از روانشناسان ان را مردود می دانند چرا که به تعبیر حضرت علی علیه السلام :«حب الشی یعمی و یصم؛ محبت به امری باعث کر و کور شدن می گردد»
      در این زمینه ” پرفسور آرون تی بک” روانپزشک معروف کتابی دارند تحت عنوان “عشق هرگز کافی نیست” که مطالعه این کتاب توصیه می شود.
      دیگر نکته اینکه تجارب نشان می دهد که برخی از اقایان بعد از ازدواج به علت دوستی قبل از ازدواج با همسرشان نسبت به او دچار سوءظن و بدبینی می شوند.
      در پایان یادآوری می شود که اختلاف در سطح تحصیل و اقتصاد لزوما به شکست ازدواج منتهی نمی شود و بوده اند افرادی که علی الرغم اینکه از این جهات با یکدیگر همتایی نداشته اند اما زندگی مشترک موفقی را تجربه کرده اند، اما باید به خاطر داشته باشیم در اینگونه موارد انتخاب بر مبنای احساسات و عواطف شکل نگرفته است، بلکه کفویت و همتایی در اصولی مانند طرز تفکر، ارزشها، اهداف، صفات شخصیتی و فرهنگی و.. باعٍث چنین موفقیتی بوده است. پس عاقلانه انتخاب کنیم تا عاشقانه زندگی کنیم.

       

      منبع

  • پدر و مادرم به دلیل تحصیلات پایین خواستگارم با ازدواجم موافقت نمی‌کنن
    • پرسش:
      20ساله و دانشجوي دندانپزشكي تهران هستم. با زيبايي زيادي كه خداوند به من عطا كرده و متانت و وقاري كه خودم در رفتارم در محيطهاي مختلف از جمله دانشگاه دارم، خواستگاران زيادي دارم كه اكثريت آنها داراي مدارج بالاي علمي، وضعيت مالي و شغل بسيار خوب، خانواده اصيل و حسن شهرت هستند اما در اين بين تنها فردي كه داراي معيارهاي من(پاكي، نجابت، وفاداري) است فرديست كه خانواده من عليرغم تماسهاي بسيار آنها حتي اجازه خواستگاري رسمي را به ايشان ندادند!؟ ايشان انساني پاك، شريف، سالم، مؤمن، نجيب و با قلبي مهربان هستند و از حدود 3 سال پيش به من علاقه دارند. از دلايل مخالفت خانواده اين است كه ايشان مانند ساير افراد خانواده اش تحصيلات خود را در راهنمايي رها كرده و از آن زمان در مغازه پدرشان كار مي كنند، منزل آنها در جنوب شهر است و … اما من بعد از چند جلسه اي كه بدون اجازه پدرم خارج از خانه با ايشون صحبت كردم به حدي علاقه بهشون پيدا كردم كه تمام افكارم رو تحت تأثير قرار دادن! حالا احساس مي كنم اگر خانوادم اجازه ندن با ايشون ازدواج كنم به دليل علاقم به ايشون نتونم مقاومت كنم و به گناه بيفتم. احتمال موافقت خانوادم تقريبا صفره و با اون فرد كه من رو فقط به خاطر خودم دوست داره نه رتبه 2 رقمي كنكور و نه وضعيت مالي خوب پدرم ازدواج كنم؟
      .
      پاسخ :
      همانطور كه مى دانيد ازدواج يكى از مهمترين حوادث و رويدادهاى زندگى است و نقش مهمى در سرنوشت ، سعادت و خوشبختى انسان دارد ، مضافاٌ بر اينكه اگر به نحو صحيح انجام پذيرد بسيارى از نيازهاى انسان اعم از عاطفى و جنسى را تاْمين و باعث آرامش روحى انسان مى شود . دقت ، شناخت و اتخاذ تصميم حساب شده و بالاخره انتخاب صحيح از شرايط ضرورى يك ازدواج موفق است .در ادامه بايد بگوييم ازدواج شما با فردى كه به هر جهت احساس خوبى نسبت به وى پيدا كرده ايد ، قابل احترام و پذيرفتنى است اما بايد توجه داشته باشيد كه در واقع جامع نگرى و واقع بينى از پايه هاى انديشه صحيح است و زمانى مى توان به اين مهم دست يافت كه جنبه هاى مختلف هر پديده مورد توجه قرار گيرد و از نگرش تك بعدى دورى شود .

      به اين نكته بسيار مهم توجه داشته باشيد كه شما تنها كسى هستيد كه مى توانيد و بايد بهترين كمك را به خود بكنيد . به هر حال تصميم گيرنده اصلى شما هستيد ، در اين ميان ما نيز سعى خواهيم كرد با در اختيار قرار دادن يك سرى اطلاعات زمينه ساز بينش و بصيرت كاملى برايتان باشيم تا بهترين تصميم را بگيريد .
      موافقت و مخالفت والدين در ازدواج ، مساله قابل توجهى است . بر اساس فرهنگ دينى و ايرانى ما ، والدين تأثيرى عميق و مهم دارند زيرا بعد از تشكيل خانواده ، پشتوانه و حامى خانواده تازه شكل گرفته محسوب مى شوند لذا همراهى نكردن آنها با زوجين ، شكستى براى آن دو محسوب مى شود . حال با عنايت به اين جايگاه برجسته والدين و وابستگى روحى و عاطفى فرزندان در تمام سنين به والدين ، نه تنها عدم مخالفت ، بلكه موافقت والدين يك عنصر ضرورى در ازدواج موفق است و چه بسا شرط انجام يك ازدواج موفق ، رضايت و همراهى مستمر والدين با فرزندان است .
      كمترين تأثير مخالفت والدين ، آن است كه به ميزان دلبستگى روحى و روانى فرزندان به آنان ، به نگرانى و اضطرابشان مى افزايد و در صورتى كه در نهان خانه اعتقادات خود براى دعا و نفرين والدين تأثيرى ماوراى اسباب طبيعى قائل شوند ، اين پديده ژرف تر خواهد شد .
      پس با تكيه بر جايگاه والدين در خانواده هاى مسلمان ايرانى و از ديدگاه روان شناختى ، جلب رضايت آنان در ازدواج يك ضرورت بى ترديد است و حضور اين عامل ، موجب دلگرمى جوانان به ازدواج و برخوردارى آنها از اطمينان به خود و جرأت به عمل و آرامش و سكون مى گردد .
      پرسشگر گرامى نيازهاى عاطفى و غرايز ديگر در ايام جوانى ، آدمى را به سوى « دوست داشتن و عشق ورزيدن » سوق مى دهد كه البته اين يك امر طبيعى و غريزى است و كمتر مى توان راهى براى گريز از آن پيدا كرد . آنچه در اين مقوله اهميت دارد ، كنترل عقلايى بر احساسات و پرهيز از مخاطراتى است كه ممكن است فرد را به گرفتارى هاى مختلف روحى و جسمى دچار سازد .
      1 – توجه داشته باشيد قبل از هر چيز ، درباره معيارهاى ازدواج و شرايط همسر ايده آل شناخت كافى پيدا كنيد ، سعى كنيد بار ديگر ، بر اساس اطلاعات دقيق ، به شناخت كافى و صحيحى از فرد مورد نظر دست يابيد ، مبادا عشق ، چشم انديشه تان را كور سازد و شما را از تحقيق كامل و همه جانبه درباره وى باز دارد . لازم به تأكيد است شما مى توانيد تحقيقات خود را از طريق فرد واسطه اى دلسوز ، مورد اعتماد ، رازدار ، عاقل و داراى تجربه پى گيرى كنيد .
      2 – به اين مساله فكر كنيد كه شايد فرد مورد نظرتان ، آن قدركه تصور مى كنيد جذاب وايده آل نبوده وبخشى از جذابيت هاى ايشان ساخته وپرداخته ذهن شما مى باشد .
      3 – در امور مطرح شده خوب فكر كنيد واز تصميم هاى عجولانه وغير منطقى بپرهيزيد .
      4 – اگر مورد شما بى نتيجه ماند اين كار را حمل بر خير كرده و بدانيد خداوند مى خواهد شما در انتظار زندگى بهتر باشيد .
      علاوه بر اين مطمئن باشيد اگر به خداوند متعال توكل كنيد و تمام امور زندگى خود را به او واگذار كنيد ، خداوند به بهترين وجه و شكل به آن رسيدگى خواهد كرد زيرا او خير و صلاح بندگانش را بهتر از من و تو مى داند . خداوند در سوره بقره آيه 216 مى فرمايد : « . . . و عسى ان تكرهوا شيئا و هو خير لكم و عسى ان تحبوا شيئا و هو شرٌ لكم و الله يعلم و انتم لا تعلمون » افزون بر اين هزاران هزار نعمت و توانمندى خداوند در وجود شما و اطراف شما قرار داده است و از آن بهره مند هستيد چه بهتر است به آنها بيانديشيد و به بهره بردارى از آن نعمت ها فكر كنيد و لذت ببريد . رابطه خود را با خداوند متعال و راز و نياز با او را فراموش نكنيد كه ياد خدا آرامش بخش است . خداوند متعال در قران كريم ، عفت ، پاكدامنى و كنترل خويشتندارى را براى كسانى كه نمى توانند ازدواج كنند ، توصيه مى كند . البته كسى كه در اين شرايط به كنترل غريزه جنسى خود بپردازد خداوند هم به اوكمك كرده و راه برون رفت از اين مشكل را به او خواهد آموخت .توصيه مى كنيم از هرگونه ارتباط مستقيم و دور از نظارت بزرگ ترها جدا بپرهيزيد ( حتى ارتباط تلفنى يا مكاتبه اى )

      بنابراين قبل از هر چيزى سعى كنيد نيروى ايمان و تقوا را در وجود خويش بارور كنيد . با توجه به سن شما كه خواستگاران فراوانى به منزل شما مى آيند بايد بيشتر از قبل مواظب رفتار خود باشيد زيرا در اين دوران رفتار و ارتباطات شما در انتخاب و مسير آينده شما مهم است . لذا توصيه ما اينست كه همانطور كه تا الان صحيح رفتار نموده ايد در اين مرحله نيز منطقى رفتار نماييد .

      براى اينكه بتوانيد به يك تصميم صحيح و عاقلانه اى برسيد بهتر است با افراد مورد اعتماد خويش ، والدين ، يا اقوام نزديك دلسوز و عاقل و داراى تجربه مشورت كرده و با دقت كافى تصميم مناسبى اتخاذ فرماييد . چنانچه پس از تحقيق و تفكر لازم ايشان را مناسب ازدواج تشخيص داديد ضمن حفظ حرمت والدين و افزايش محبت نسبت به ايشان ، مى توانيد براى كسب رضايت آنها از فرد ديگرى در ميان دوستان يا فاميل كه نفوذ فكرى مناسبى بر والدين تان دارند و موافق شما هستند ، استفاده نماييد .

      منبع

       

  • ممکنه در مدارج بالاتر بتونم فردی رو پیدا کنم که مناسبتر باشه؟
    • پرسش:

      مدتی پیش یکی از آشنایان من رو واسه پسر شون خواستگاری کردند من قبول نکردم اما مادرم همچنان اصرار داشتند تااینکه بنا شد عکس پسرشون روبفرستند که اگه پسندشد بیاند خواستگاری خب از نظرظاهری مقبول بود اما بطورکلی شرایطشون با اون چیزی که همیشه مدنظر من بود تفاوت داره مثلا شغلشون تحصیلاتشون و حتی به نظرم خلقیاتی که با توجه به شناخت خانواده شون انتظار میره داشته باشند… حالا چندتا سوال… اول اینکه من ۲۲ سالمه ودانشجوی سال دومم آیا الان زمان مناسبیه واسه ازدواج؟ دوم اینکه با توجه به اینکه یکسری معیارهای مورد نظرمو نداره قبول کنم که بیاند برای صحبت و آشنایی بیشتر؟؟ سوم اینکه به نظرتون تحصیلات چقدر رو آدما و اخلاق و رفتارشون تاثیر گذاره؟ایشون دیپلمه هستن ویه چیز دیگه…اونم اینکه خودم فکر میکنم تا حالا خیلی دیده نشدم که یکی دوتا خواستگار بیشتر نداشتم شاید در مدارج بالاتر بتونم فردی رو پیدا کنم که مناسبتر باشه اما خب ممکنه دیگه هیچ خواستگاری نداشته باشم… لطفن راهنماییم کنید خیلی ذهنمو درگیر کرده.

       

      پاسخ:

      نکته اول: ازدواج سه صلاحیت می‌خواهد؛ 1. صلاحیت ذاتی که با بلوغ جنسی به دست می‌آید. 2. صلاحیت مهارتی یا همان مهارت‌های زندگی است که البته در دوران عقد به وسیله آموزش خانواده‌ها و مشاوره به دست آورد. 3. آمادگی ذهنی و روحی برای ورود به زندگی مشترک. این به شما بستگی دارد که آیا این صلاحیت‌ها را در خود می‌بینید یا نه.

      نکته دوم: بر فرض که به این نتیجه رسیدید که صلاحیت ازدواج را دارید، در آن صورت از آنجایی آشنایی اولیه هم صورت نگرفته و اطلاعات کافی از فرد موردنظر ندارید، بهتر است اجازه بدهید که این دیدار اولیه صورت بگیرد، زیرا دیدار و آشنایی، باعث می‌شود هم شناختتان نسبت به او بیشتر شود و هم بهتر بتوانید او ارزیابی کنید.

      نکته سوم: در مورد اختلاف تحصیلی باید عرض کنم که اگر ایشان دیپلم باشد و شما مثلا لیسانس، این اختلاف چه بسا مشکل ساز باشد ولی بطور کلی این قاعده را مدنظر داشته باشید که اختلاف تحصیلی طرفین، بخودی خود مشکل ساز نیست مگر آنکه منجر به اولا: اختلاف زیاد درک و فهم و علم مربوط به مهارت‌های زندگی شود. دوما: اختلاف زیادی در علایق و سلایق داشته باشند. سوما: دختر خود را بالاتر ببیند و فخرفروشی کند.

      پس اگر این اختلاف تحصیلی، این موارد را بدنبال نداشته باشد، مشکل ساز نیست.

      نکته چهارم: اینکه تصور می‌کنید با گرفتن مدارج بالای علمی و تحصیلی، فرد مناسب‌تری بدست می‌آورید، این تصور غلط و اشتباهی است.

      تحصیل دو نوع است؛ 1. تحصیل برای تحصیل، 2. تحصیل برای سود و فایده
      اگر اولی باشد؛ مثل اینکه برای مدرک یا علاقه شخصی درس بخواند، یا بداند که نخواهد توانست شاغل شود، در این صورت تاخیر ازدواج از این بابت درست نیست، امّا اگر دومی باشد؛ یعنی از تحصیلش مثلا برای اشتغال یا تربیت فرزند استفاده کند در این صورت اگر انجام هر دو (تحصیل و ازدواج) ممکن باشد چه بهتر ولی اگر انجام هر دو ممکن نباشد، ازدواج به بعد از اتمام تحصیل موکول شود، مگر اینکه خسارت تاخیر ازدواج بیشتر از ضرر رها کردن تحصیل باشد؛ مثل از دست رفتن موقعیت خوب ازدواج.

      از طرفی بدست آوردن تحصیلات عالیه، توأم با بالا رفتن سن فرد می‌باشد، لذا بالا رفتن سن و داشتن تحصیلات عالیه، گر چه کیفیت خواستگاران را بالا می‌برد، امّا تعداد آن را کم می‌کند؛ چون آقاپسرهای دارای سن یا تحصیلات پایین‌تر، به خواستگاری آنها نمی‌روند اگر هم بروند آنها قبول نمی‌کنند

      از اینها گذشته، عده‌ای از پسران سن بالا، دختران کم سن‌تر را به دختران دارای تحصیلات عالیه ترجیح می‌دهند. بنابراین این تصور غلط را در ذهن خود جا ندهید و اگر خواستگار مناسب دیدید، ازدواج کنید و اگر هم نمی‌خواهید تحصیلاتتان را از دست بدهید، در آن صورت با برنامه ریزی درست می‌توانید همزمان یعنی ازدواج و تحصیل را با هم داشته باشید.

       

      منبع

InstagramTelegrammaghalat